گنجور

بخش ۴ - الحكایة ‌و التمثیل

بود جامی لعل در دست ایاس
قیمت او برتر از حد و قیاس
شاه گفتش بر زمین زن پیش خویش
بر زمین زد تا که شد صد پاره بیش
شور در خیل و سپاه افتاد ازو
کان همه کس را گناه افتاد ازو
هرکسش میگفت ای شوریده رای
قیمت این کس نداند جز خدای
تو چنین بشکستی آخر شرم دار
عزتش بردی و افکندیش خوار
شاه از آن حرکت تبسم مینمود
خویش را فارغ بمردم مینمود
آن یکی گفت این جهان افروز جام
از چه بشکستی چنین خوار ای غلام
گفت فرمان بردنِ این شه مرا
برتر از ماهی بود تا مه مرا
تو بسوی جام میکردی نگاه
لیک من از جان بسوی قول شاه
بنده آن بهتر که بر فرمان رود
جام چبود چون سخن درجان رود
بندهٔ او باش تا باشی کسی
ور سگ او باشی این باشد بسی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود جامی لعل در دست ایاس
قیمت او برتر از حد و قیاس
هوش مصنوعی: جامی از سنگ دل و با ارزش در دست ایاس می‌باشد و قیمت آن به‌قدری بالاست که هیچ معیار و اندازه‌ای نمی‌تواند آن را توصیف کند.
شاه گفتش بر زمین زن پیش خویش
بر زمین زد تا که شد صد پاره بیش
هوش مصنوعی: شاه به او گفت که بر زمین بیفت و او هم به زمین افتاد و در نتیجه بدنش به صد تکه تقسیم شد.
شور در خیل و سپاه افتاد ازو
کان همه کس را گناه افتاد ازو
هوش مصنوعی: در میان جمعیت و نیروها، آشفتگی و هیاهو به وجود آمد، زیرا همه افراد از او گناه و تقصیر را پذیرفتند.
هرکسش میگفت ای شوریده رای
قیمت این کس نداند جز خدای
هوش مصنوعی: هر کسی که به او می‌گفتند ای فرد دیوانه، ارزش و بهایی از این فرد را جز خدا نمی‌داند.
تو چنین بشکستی آخر شرم دار
عزتش بردی و افکندیش خوار
هوش مصنوعی: تو این طور از عزت و احترام او کاستی و او را ذلیل و بی‌مقدار کردی، پس حداقل باید شرم داشته باشی.
شاه از آن حرکت تبسم مینمود
خویش را فارغ بمردم مینمود
هوش مصنوعی: شاه با آن حرکت لبخند می‌زد و به نظر می‌رسید که از نگرانی‌های مردم بی‌نیاز است.
آن یکی گفت این جهان افروز جام
از چه بشکستی چنین خوار ای غلام
هوش مصنوعی: یکی گفت: چرا ای غلام، این جام که چراغ این جهان است را این‌گونه شکستدی و خوار کردی؟
گفت فرمان بردنِ این شه مرا
برتر از ماهی بود تا مه مرا
هوش مصنوعی: او می‌گوید که اطاعت از فرمان این پادشاه برای او ارزش و مقام بالاتری دارد تا اینکه خود را با ماه مقایسه کند.
تو بسوی جام میکردی نگاه
لیک من از جان بسوی قول شاه
هوش مصنوعی: تو همیشه به جام می‌نگریستی، اما من از دل و جانم به وعده‌ی شاه توجهم بود.
بنده آن بهتر که بر فرمان رود
جام چبود چون سخن درجان رود
هوش مصنوعی: بنده آن را می‌پسندد که طبق دستور عمل کند و مانند شراب که به درون جان می‌رود، کلام نیز به دل نشیند.
بندهٔ او باش تا باشی کسی
ور سگ او باشی این باشد بسی
هوش مصنوعی: اگر به خداوند بندگی کنی و پیرو او باشی، ارزش پیدا می‌کنی و کسی می‌شوی. اما اگر به عنوان گرگ و یا مخلص او به او خدمت نکنی، ارزش چندانی نخواهی داشت.