بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
بود مجنونی عجب نه سر نه بن
کز جنون گستاخ میگفتی سخن
زاهدی گفتش که ای گستاخ مرد
این مگوی و گرد گستاخی مگرد
بس خطاست این ره که میجوئی مجوی
هم روا نیست اینچه میگوئی مگوی
گفت ایزد چون مرا دیوانه خواست
هرچه آن دیوانه گوید آن رواست
گر سخنهای خطا باشد مرا
چون نیم عاقل روا باشد مرا
هیچ عاقل را نباشد یارگی
کو بپردازد دلی یکبارگی
با جنون از بهر او در ساختم
تادلم یکبارگی پرداختم
عاقلان را شرع تکلیف آمدست
بیدلان را عشق تشریف آمدست
تو برو ای زاهد و کم گوی تو
مرد نفسی زر طلب زن جوی تو
بیدلان را با زر و با زن چکار
شرع را و عقل را با من چکار
بخش ۲ - الحكایة و التمثیل: گفت با مجنون شبی لیلی برازبخش ۴ - الحكایة و التمثیل: گفت آن دیوانه با عیشی چو زهر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود مجنونی عجب نه سر نه بن
کز جنون گستاخ میگفتی سخن
هوش مصنوعی: مجنونی بود که حساب و کتاب نداشت؛ نه سر داشت و نه بنیان. او از روی دیوانگی به سخنان بیپروا و جالبی میپرداخت.
زاهدی گفتش که ای گستاخ مرد
این مگوی و گرد گستاخی مگرد
هوش مصنوعی: زاهدی به او گفت: «ای مرد بیادب، این حرفها را نزن و از حد و مرز خود خارج نشو.»
بس خطاست این ره که میجوئی مجوی
هم روا نیست اینچه میگوئی مگوی
هوش مصنوعی: این راهی که در پی آن هستی، بسیار نادرست است. حتی نمیتوانی از آن چه میگویی، صحبت کنی.
گفت ایزد چون مرا دیوانه خواست
هرچه آن دیوانه گوید آن رواست
هوش مصنوعی: وقتی خداوند خواست که من دیوانه شوم، هر چه این دیوانه بگوید، درست و قابل قبول است.
گر سخنهای خطا باشد مرا
چون نیم عاقل روا باشد مرا
هوش مصنوعی: اگر سخنانی نادرست باشد، برای من که مانند نیمه عاقلی هستم، قابل قبول است.
هیچ عاقل را نباشد یارگی
کو بپردازد دلی یکبارگی
هوش مصنوعی: هیچ فرد عاقل و خردمندی نباید در یک لحظه و بهطور ناگهانی به چیزی محبت یا علاقه پیدا کند.
با جنون از بهر او در ساختم
تادلم یکبارگی پرداختم
هوش مصنوعی: برای او با دیوانگی زندگی کردم تا اینکه یک بار تمام احساساتم را بیان کردم.
عاقلان را شرع تکلیف آمدست
بیدلان را عشق تشریف آمدست
هوش مصنوعی: عقلمندان به دستورات و احکام شرعی عمل میکنند، اما عاشقان بیخبر از این امور تنها به عشق و محبت اهمیت میدهند.
تو برو ای زاهد و کم گوی تو
مرد نفسی زر طلب زن جوی تو
هوش مصنوعی: ای زاهد، تو برو و کمتر صحبت کن. تو به دنبال جستجوی طلا هستی، اما مردان بزرگ به دنبال حقیقت و عمق وجود خود هستند.
بیدلان را با زر و با زن چکار
شرع را و عقل را با من چکار
هوش مصنوعی: ای دلهای بیخبر! چه کار دارید با طلا و زن؟ شرع و عقل چه ارتباطی به من دارند؟