بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
روستائیی بشهر مرو رفت
در میان مسجد جامع بخفت
بود بر پایش کدوئی بسته چست
تا نگردد گم در آن شهر از نخست
دیگری آن باز کرد از پای او
بست بر پا خفت بر بالای او
مرد چون بیدار شد دل خسته دید
کاین کدو بر پای آن کس بسته دید
در تحیر آمد و سرگشته شد
گفت یا رب روستائی گشته شد
ای خدا گر او منم پس من چه ام
ور منست او او نگوید من که ام
در میان نفی و اثباتم مدام
نه بمن شد کار و نه بی من تمام
در میان این و آن درمانده ام
در یقین و در گمان درمانده ام
بخش ۴ - الحكایة و التمثیل: نازنین میرفت و بس شوریده بودبخش ۶ - الحكایة و التمثیل: پیش شیخی رفت مردی نامدار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.