بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل
مرتضی را گفت مردی نامور
تو چه میدانی بعالم بیشتر
گفت طاعت بیشتر بر آسمانست
زانکه آنجا منزل روحانیانست
لیک بر روی زمین از خشک و تر
هیچم از غفلت نیاید بیشتر
ور ز زیر خاک میپرسیم نیز
نیست بیش از حسرت آنجا هیچ چیز
آنکه را از خاک و خون بندی بود
در نگر تاحسرتش چندی بود
کار عالم زادنست و مردنست
گه پدید آوردن و گه بردنست
لاجرم این کار بی پایان فتاد
تا ابد این درد بیدرمان فتاد
این چنین کاری که بیش از حدماست
از زحیر ما نخواهد گشت راست
بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل: گفت رکن الدین اکافی مگربخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل: سالخورده پیر زالی تنگدست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرتضی را گفت مردی نامور
تو چه میدانی بعالم بیشتر
هوش مصنوعی: مرتضی را میگویند که تو چه چیزی در مورد جهان بیشتر از دیگران میدانی، در حالی که شهرت و ناموری تو در میان مردم مشخص است.
گفت طاعت بیشتر بر آسمانست
زانکه آنجا منزل روحانیانست
هوش مصنوعی: طاعت و عبادت بیشتر در آسمان است، زیرا آنجا محل زندگی روحانیان و موجودات الهی میباشد.
لیک بر روی زمین از خشک و تر
هیچم از غفلت نیاید بیشتر
هوش مصنوعی: اما در روی زمین، از هر چیز خشک و تر، هیچ چیز از غفلت بیشتر به وجود نمیآید.
ور ز زیر خاک میپرسیم نیز
نیست بیش از حسرت آنجا هیچ چیز
هوش مصنوعی: اگر از زیر خاک هم بپرسیم، چیزی بیشتر از حسرت در آنجا وجود ندارد.
آنکه را از خاک و خون بندی بود
در نگر تاحسرتش چندی بود
هوش مصنوعی: کسی که از خاک و خون به بند کشیده شده، را نگاه کن تا ببینی چقدر در حسرت است.
کار عالم زادنست و مردنست
گه پدید آوردن و گه بردنست
هوش مصنوعی: کار علم، به وجود آوردن و از بین بردن است؛ یعنی این که گاهی چیزهایی را به وجود میآورد و گاهی از بین میبرد.
لاجرم این کار بی پایان فتاد
تا ابد این درد بیدرمان فتاد
هوش مصنوعی: بنابراین، این کار بدون پایان ادامه خواهد داشت و این درد بی درمان به طور نامحدود باقی خواهد ماند.
این چنین کاری که بیش از حدماست
از زحیر ما نخواهد گشت راست
هوش مصنوعی: این کار بیش از توان ماست و از زحمت ما نتیجهای نخواهد گرفت.