بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
شد مگر دیوانه شبلی چند گاه
برد با دیوانه جایش پادشاه
کرد شه در کار او لختی غلو
کان فلان دارو کنیدش در گلو
پس زفان بگشاد شبلی بی قرار
گفت خود را بیهده رنجه مدار
کاین نه زان دیوانگیست ای نیک مرد
کان بدارو به شود گردم مگرد
هر کجا دردی بود درمان پذیر
آن نباشد درد کان باشد زحیر
جان اگر نبود مرا جانان بسست
داروی من درد بیدرمان بسست
چون ترا با حق نیفتد هیچ کار
تو چه دانی قیمت این روزگار
چون بخون صد ره بگرداند ترا
آنگهی یک دم برنجاند ترا
صد رهت مرده کند پس زندهٔ
تاترا نانی دهد یا ژندهٔ
بخش ۸ - الحكایة و التمثیل: بود شوریده دلی دیوانهٔبخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل: در رهی میرفت مجنونی عجب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد مگر دیوانه شبلی چند گاه
برد با دیوانه جایش پادشاه
هوش مصنوعی: شاید شبلی چندین بار با دیوانهای نشسته باشد و به خاطر این دوستی، به او مقام و جایگاهی شبیه به پادشاهی بدهند.
کرد شه در کار او لختی غلو
کان فلان دارو کنیدش در گلو
هوش مصنوعی: پادشاه در مورد او مدتی زیادهروی کرد و گفت: "فلان دارو را باید در گلویش قرار دهید."
پس زفان بگشاد شبلی بی قرار
گفت خود را بیهده رنجه مدار
هوش مصنوعی: شبلی، که شخصی بیتاب و ناآرام است، زبان به سخن میگشاید و میگوید: خود را بیجهت خسته نکن.
کاین نه زان دیوانگیست ای نیک مرد
کان بدارو به شود گردم مگرد
هوش مصنوعی: این چیز که من انجام میدهم، ناشی از دیوانگی نیست، بلکه به خاطر این است که میخواهم به مقام بهتری دست پیدا کنم. پس ای مرد نیک، از این کار نگران نباش.
هر کجا دردی بود درمان پذیر
آن نباشد درد کان باشد زحیر
هوش مصنوعی: هر جا که دردی وجود دارد، درمانی هم برای آن وجود دارد. اما اگر درد ناشی از بیعقلی و نادانی باشد، درمانی برای آن پیدا نمیشود.
جان اگر نبود مرا جانان بسست
داروی من درد بیدرمان بسست
هوش مصنوعی: اگر جان من نبود، محبوبم برایم کافی است؛ چون درد من درمانی ندارد.
چون ترا با حق نیفتد هیچ کار
تو چه دانی قیمت این روزگار
هوش مصنوعی: اگر ارتباطی با حقیقت نداشته باشی، از کارهایت چه میدانی و چگونه میتوانی ارزش این دنیا را بفهمی؟
چون بخون صد ره بگرداند ترا
آنگهی یک دم برنجاند ترا
هوش مصنوعی: وقتی که در دنیا تجربه و چرخشهای بسیاری را پشت سر بگذاری، در نهایت ممکن است یک لحظه آرامش و آسایش را به دست بیاوری.
صد رهت مرده کند پس زندهٔ
تاترا نانی دهد یا ژندهٔ
هوش مصنوعی: اگر در مسیر زندگی به یادگیری دقت کنی و از تجربیات خود استفاده کنی، حتی از مشکلات و چالشها نیز میتوانی بهرهای بگیری و به نوعی احیای دوباره داشته باشی.