بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
بود آن دیوانه دل برخاسته
وز غم بی نانیش جان کاسته
میگریست از غم که یک نانش نبود
چون نبودش نان غم جانش نبود
آن یکی گفتش که مگری ای نژند
کان خداوندی که این سقف بلند
بی ستونی در هوا بنهاد او
روزی تو هم تواند داد او
مرد مجنون گفت ای کاش این زمان
از برای محکمی آسمان
حق تعالی صد ستون بنهادهٔ
بی زحیری نان می میدادهٔ
نان خورش میباید و نانم کنون
من چه دانم آسمان بی ستون
بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل: در رهی میرفت مجنونی عجببخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل: بر شره میخورد مجنونی طعام
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود آن دیوانه دل برخاسته
وز غم بی نانیش جان کاسته
هوش مصنوعی: دیوانهای بود که به خاطر بیپولی و فقر، ناراحت و اندوهگین شده بود و از این غم، زندگیاش تحت تأثیر قرار گرفته بود.
میگریست از غم که یک نانش نبود
چون نبودش نان غم جانش نبود
هوش مصنوعی: او به خاطر غم میگریست که هیچ نانی نداشت، زیرا وقتی نان نداشت، غم و اندوهش نیز از بین میرفت.
آن یکی گفتش که مگری ای نژند
کان خداوندی که این سقف بلند
هوش مصنوعی: یکی به دیگری گفت: آیا نمیدانی که خدای بزرگ این آسمان بلند را خلق کرده است؟
بی ستونی در هوا بنهاد او
روزی تو هم تواند داد او
هوش مصنوعی: او روزی در آسمان ستونی بدون پایه قرار داد و تو نیز میتوانی روزی مانند او کارهای بزرگی انجام دهی.
مرد مجنون گفت ای کاش این زمان
از برای محکمی آسمان
هوش مصنوعی: مرد دیوانه گفت: ای کاش این لحظه برای استحکام آسمان بود.
حق تعالی صد ستون بنهادهٔ
بی زحیری نان می میدادهٔ
هوش مصنوعی: خداوند بلندمرتبه، بدون نیاز به کسی، صد ستون استوار بنا کرده و نان و روزی را به راحتی فراهم میسازد.
نان خورش میباید و نانم کنون
من چه دانم آسمان بی ستون
هوش مصنوعی: من باید خوراک و نانی داشته باشم، اما حالا نمیدانم چه چیزی در آسمان وجود دارد که میتواند این بار را بر دوش من بگذارد.