بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
در رهی داود طائی بی قرار
میشد و تعجیل بودش بیشمار
آن یکی گفتش چرا داری شتاب
گوئی افتادست در دکانت آب
گفت بر دروازه در بند منند
میشتابم چون شتابم میکنند
بخش ۴ - الحكایة و التمثیل: آن وزیری را چو آمد مرگ پیشبخش ۶ - الحكایة و التمثیل: پیش آن دیوانه شد مردی جوان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در رهی داود طائی بی قرار
میشد و تعجیل بودش بیشمار
هوش مصنوعی: در راه، داود طائی بسیار بیتاب میشد و اشتیاق زیادی داشت.
آن یکی گفتش چرا داری شتاب
گوئی افتادست در دکانت آب
هوش مصنوعی: یکی از آنها پرسید: چرا اینقدر عجله میکنی؟ آب در دکانت ریخته است.
گفت بر دروازه در بند منند
میشتابم چون شتابم میکنند
هوش مصنوعی: گفتند که دروازه بسته است و من در بند این وضع هستم، اما من هم سریع حرکت میکنم چون آنها مرا وادار به این کار میکنند.