گنجور

بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

آن وزیری را چو آمد مرگ پیش
کرد حیران روی سوی قوم خویش
گفت دردا و دریغا کز غرض
آخرت با خواجگی کردم عوض
زآرزوی این جهان میسوختم
لاجرم آن یک بدین بفروختم
میروم امروز جانی سوخته
رفته دنیا و آخرت بفروخته
ای دل غافل دمی بیدار شو
چند بد مستی کنی هشیار شو
رفتگان اندر نخستین منزلند
منتظر بنشسته و مستعجلند
بیش ازین در بند خودشان می مدار
چندشان فرمائی آخر انتظار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1397/04/25 19:06
مهدی کرمانی

با سلام. اشکال جزئی در حروفچینی است:
زارزوی این جهان میسوختم
که باید باشد:
ز آرزوی این جهان می سوختم

1397/04/25 19:06
مهدی کرمانی

در حروفچینی مراعات فاصله نشده است. ز آرزوی ای جهان می سوختم. صحیح است و در نرم افزار دیگری هم نوشته بودند : زار زوی این جهان.. که آن هم غلط است