گنجور

بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

کشتئی افتاد در غرقاب سخت
بود در کشتی حریصی شور بخت
نقدش آهن بود خرواری مگر
بود با او همنشین مردی دگر
نقد این پرحواصل بود و بس
موج چون بسیار شد از پیش و پش
آنکه داشت آهن همه بر پشت بست
وین بدان پر حواصل بر نشست
عاقبت چون گشت آن کشتی خراب
مرد را افکند آن آهن در آب
وان دگر یک راه ساحل برگرفت
خوش خوشش پرحواصل برگرفت
ای شده عمری گران بار گناه
مینترسی پیش و پس آبی سیاه
بادلی چون آهن و باری گران
کی رسد کشتی ایمان با کران
گر ز دریا راه ساحل بایدت
بار چون پر حواصل بایدت
ورنه در غرقاب خون افتاده گیر
از گران باری نگون افتاده گیر
کار خود در زندگانی کن ببرگ
زانکه نتوان کرد کاری روز مرگ
این زمان دریاب کآسان باشدت
ور نه دشواری فراوان باشدت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشتئی افتاد در غرقاب سخت
بود در کشتی حریصی شور بخت
هوش مصنوعی: کسی که در دریای طوفانی گرفتار شده، در کشتی خود به شدت نگران و پر از حسرت است.
نقدش آهن بود خرواری مگر
بود با او همنشین مردی دگر
هوش مصنوعی: اگر او با مرد دیگری معاشرت کند، ارزشش مثل یک بار آهنی خواهد بود.
نقد این پرحواصل بود و بس
موج چون بسیار شد از پیش و پش
هوش مصنوعی: این متن به بیان این نکته می‌پردازد که نقد و بررسی در واقع تنها به آنچه که به ثمر نشسته و نتیجه داده است مربوط می‌شود. وقتی که چیزی به حدی زیاد می‌شود که از هر دو سو تحریک و تأثیر می‌گذارد، کیفیت آن بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
آنکه داشت آهن همه بر پشت بست
وین بدان پر حواصل بر نشست
هوش مصنوعی: کسی که بار سنگین و سختی از آهن را بر دوش خود حمل می‌کرد، حالا بر نشانه‌ای ارزشمند و پرخاصیت تکیه زده است.
عاقبت چون گشت آن کشتی خراب
مرد را افکند آن آهن در آب
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی کشتی خراب شد، آن مرد را به درون آب انداخت.
وان دگر یک راه ساحل برگرفت
خوش خوشش پرحواصل برگرفت
هوش مصنوعی: و دیگری راه ساحل را انتخاب کرد و با خوشی و حاصل خوشی‌هایش به جلو پیش رفت.
ای شده عمری گران بار گناه
مینترسی پیش و پس آبی سیاه
هوش مصنوعی: ای کسی که عمرت را در گناه سپری کرده‌ای، نترس از گذشته و آینده‌ای که به سیاهی گناهانت مربوط می‌شود.
بادلی چون آهن و باری گران
کی رسد کشتی ایمان با کران
هوش مصنوعی: با دلی محکم و سنگین، کامیابی ایمان چگونه می‌تواند به ساحل برسد؟
گر ز دریا راه ساحل بایدت
بار چون پر حواصل بایدت
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به ساحل دریا برسی، باید بار سنگینی چون پرواز پرندگان را تحمل کنی.
ورنه در غرقاب خون افتاده گیر
از گران باری نگون افتاده گیر
هوش مصنوعی: اگر در دریای خون گرفتار شده‌ای، به خاطر سنگینی بار خودت را نجات بده.
کار خود در زندگانی کن ببرگ
زانکه نتوان کرد کاری روز مرگ
هوش مصنوعی: در زندگی‌ات تلاش کن و کارهایی انجام بده، زیرا در روز مرگ نمی‌توانی هیچ کاری انجام دهی.
این زمان دریاب کآسان باشدت
ور نه دشواری فراوان باشدت
هوش مصنوعی: این فرصت را غنیمت بشمار، زیرا در این زمان کارها برای تو آسان‌تر است، وگرنه در آینده مشکلات بیشتری پیش رو خواهی داشت.