گنجور

بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

آن یکی پرسید از مجنون مگر
کز کدامین سوی قبله ست ای پسر
گفت اگر هستی کلوخی بیخبر
اینکت کعبه ست در سنگی نگر
کعبهٔ عشاق مولی آمدست
آن مجنون روی لیلی آمدست
چون تو نه اینی نه آن هستی کلوخ
قلبت از سنگ است ای بیشرم شوخ
گرچه کعبه قبلهٔ خلق جهانست
لیک دایم قبله جای کعبه جانست
در حرم گاهی که قرب جان بود
صد هزاران کعبه سرگردان بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن یکی پرسید از مجنون مگر
کز کدامین سوی قبله ست ای پسر
هوش مصنوعی: یکی از مردم از مجنون پرسید که تو از کدام سمت به سوی قبله می‌نگری، ای پسر؟
گفت اگر هستی کلوخی بیخبر
اینکت کعبه ست در سنگی نگر
هوش مصنوعی: اگر تو هستی همچون کلوخی بی‌خبر، باید بدانی که درون سنگی، کعبه‌ای وجود دارد.
کعبهٔ عشاق مولی آمدست
آن مجنون روی لیلی آمدست
هوش مصنوعی: بیدار شدن عشق و احساسات عمیق در دل عاشقان، همچون مکانی مقدس و زیبا به نام کعبه، حس می‌شود. عشق مجنونانه‌ای که در چهره لیلی نمایان است، به معنای حضور الهام‌بخش و دلنشین عشق در زندگی انسان‌هاست.
چون تو نه اینی نه آن هستی کلوخ
قلبت از سنگ است ای بیشرم شوخ
هوش مصنوعی: تو نه به این شکل هستی و نه به آن شکل، دل تو مانند سنگ است، ای بی‌شرم و بازیگوش.
گرچه کعبه قبلهٔ خلق جهانست
لیک دایم قبله جای کعبه جانست
هوش مصنوعی: هرچند که کعبه، مکان مقدس و قبلهٔ همه مردم است، اما در واقع، مرکز توجه و اصل وجود انسان، دل اوست که همواره به سوی این کعبه متمایل است.
در حرم گاهی که قرب جان بود
صد هزاران کعبه سرگردان بود
هوش مصنوعی: در مکان مقدسی که قرب و نزدیکی به حقیقت و جان باشد، هزاران کعبه و عبادتگاه بی‌هدف و سرگردان وجود دارد.