گنجور

بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

هندوئی بودست چون شوریدهٔ
در مقام عشق صاحب دیدهٔ
چون براه حج برون شد قافله
دید قومی در میان مشغله
گفت ای آشفتگان دلربای
در چه کارید و کجا دارید رای
آن یکی گفتش که این مردان راه
عزم حج دارند هم زینجایگاه
گفت حج چبود بگو ای رهنمای
گفت جائی خانهٔ دارد خدای
هرکه آنجا یک نفس ساکن شود
از عذاب جاودان ایمن شود
شورشی در جان هندوی اوفتاد
ز آرزوی کعبه در روی اوفتاد
گفت ننشینم بروز و شب ز پای
تا نیارم عاشق آسا حج بجای
همچنان میرفت مست و بیقرار
تا رسید آنجا که آنجا بود کار
چون بدید او خانه گفتا کو خدای
زانکه او را مینبینم هیچ جای
حاجیان گفتند ای آشفته کار
او کجا در خانه باشد شرم دار
خانه آن اوست او در خانه نیست
داند این سر هر که او دیوانه نیست
زین سخن هندو چنان فرتوت شد
کز تحیر عقل او مبهوت شد
هر نفس میکرد هر ساعت فغان
خویشتن بر سنگ میزد هر زمان
زار میگفت ای مسلمانان مرا
از چه آوردید سر گردان مرا
من چه خواهم کرد بی او خانه را
خانه گور آمد کنون دیوانه را
گر من سرگشته آگه بودمی
این همه راه از کجا پیمودمی
چون مرا اینجایگه آورده اید
بی سر وبن سر بره آورده اید
یا مرا با خانه باید زین مقام
یا خدای خانه باید والسلام
هرچه او در چشم جز صانع بود
گر همه صنعت بود ضایع بود
تاکه جان داری ز صانع روز و شب
جان خود را چشم صانع بین طلب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هندوئی بودست چون شوریدهٔ
در مقام عشق صاحب دیدهٔ
هوش مصنوعی: یک هندی عاشق وجود دارد که در حالت دیوانگی به سر می‌برد و چشمانش در جستجوی معشوق خود است.
چون براه حج برون شد قافله
دید قومی در میان مشغله
هوش مصنوعی: وقتی کاروان به سمت حج حرکت کرد، گروهی را در میان مشغولیّت‌ها دید.
گفت ای آشفتگان دلربای
در چه کارید و کجا دارید رای
هوش مصنوعی: ای دلربایان که دل را می‌لرزید، در چه حالی هستید و به کجا می‌روید؟
آن یکی گفتش که این مردان راه
عزم حج دارند هم زینجایگاه
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها به دیگری گفت که این مردان قصد دارند به سفر حج بروند و از همین جا حرکت خواهند کرد.
گفت حج چبود بگو ای رهنمای
گفت جائی خانهٔ دارد خدای
هوش مصنوعی: کسی از راهنمای خود می‌پرسد که حج چیست و او پاسخ می‌دهد که در مکانی، خانه‌ای از سوی خداوند وجود دارد.
هرکه آنجا یک نفس ساکن شود
از عذاب جاودان ایمن شود
هوش مصنوعی: هرکس在那里 یک لحظه بماند، از عذاب ابدی در امان خواهد بود.
شورشی در جان هندوی اوفتاد
ز آرزوی کعبه در روی اوفتاد
هوش مصنوعی: در دل او شوری به وجود آمد و از شدت آرزویی که برای کعبه داشت، به اندازه‌ای دچار هیجان شد که بر زمین افتاد.
گفت ننشینم بروز و شب ز پای
تا نیارم عاشق آسا حج بجای
هوش مصنوعی: گفت که من در روز و شب نمی‌نشینم و از پا نمی‌افتم تا زمانی که عشق را در دل خود به طور کامل تجربه کرده و به کمال برسم.
همچنان میرفت مست و بیقرار
تا رسید آنجا که آنجا بود کار
هوش مصنوعی: او همچنان در حال حرکت بود، در حالی که دچار بی‌قراری و مستی بود، تا اینکه به جایی رسید که در واقع در آنجا تمام کارها انجام می‌شد.
چون بدید او خانه گفتا کو خدای
زانکه او را مینبینم هیچ جای
هوش مصنوعی: وقتی او خانه را دید، گفت: کجا است خدا؟ زیرا من او را در هیچ جا نمی‌بینم.
حاجیان گفتند ای آشفته کار
او کجا در خانه باشد شرم دار
هوش مصنوعی: حاجیان گفتند: ای کسی که در کارهایش آشفتگی وجود دارد، او کجا می‌تواند در خانه‌اش باشد؟ شرم کن!
خانه آن اوست او در خانه نیست
داند این سر هر که او دیوانه نیست
هوش مصنوعی: خانه متعلق به اوست، اما او در آنجا نیست. هر که دیوانه نباشد، این را می‌داند.
زین سخن هندو چنان فرتوت شد
کز تحیر عقل او مبهوت شد
هوش مصنوعی: از این حرف هندو آنقدر متعجب و حیران شد که عقلش در شگفتی فرو رفت و از خود بی‌خود شد.
هر نفس میکرد هر ساعت فغان
خویشتن بر سنگ میزد هر زمان
هوش مصنوعی: هر لحظه او فریاد می‌زد و از درد خود شکایت می‌کرد و هر زمان به سنگ می‌کوبید.
زار میگفت ای مسلمانان مرا
از چه آوردید سر گردان مرا
هوش مصنوعی: زور و زحمت من را بی‌دلیل به کجا کشاندید؟ ای مسلمانان، چه دلیلی دارد که مرا در این وضعیت رنجور و بی‌هدف رها کرده‌اید؟
من چه خواهم کرد بی او خانه را
خانه گور آمد کنون دیوانه را
هوش مصنوعی: بدون او چه کار می‌توانم انجام دهم؟ احساس می‌کنم خانه‌ام تبدیل به قبر شده است و اکنون من دیوانه‌ام.
گر من سرگشته آگه بودمی
این همه راه از کجا پیمودمی
هوش مصنوعی: اگر من در حالتی سردرگم و بی‌خبر بودم، چگونه می‌توانستم این همه راه را بپیمایم؟
چون مرا اینجایگه آورده اید
بی سر وبن سر بره آورده اید
هوش مصنوعی: چون مرا به اینجا آورده‌اید، بی‌هدف و بی‌دلیل به اینجا فرستاده‌اید.
یا مرا با خانه باید زین مقام
یا خدای خانه باید والسلام
هوش مصنوعی: یا باید من را از اینجا بیرون ببری و به خانه‌ام برسانی، یا باید خود آن خداوند خانه به فریادم برسد.
هرچه او در چشم جز صانع بود
گر همه صنعت بود ضایع بود
هوش مصنوعی: هر چیزی که در نظر او جز خالق باشد، حتی اگر همه هنرها و صنایع را شامل شود، بی‌ارزش و نابود است.
تاکه جان داری ز صانع روز و شب
جان خود را چشم صانع بین طلب
هوش مصنوعی: تا زمانی که زنده‌ای، تلاش کن تا خالق روز و شب را بشناسی و جان خود را به او بسپار.

حاشیه ها

1396/03/11 18:06
علی رضا نقش نیلچی

بیت 12 یک بیدار باش برای هندو (سالک) که تا شوریده
نباشی خداوند رادر خانه نخواهی دید لذا فغان و ناله سر می دهد چرا سفر بدون توشه کرده ام
از طرف دگر مقام وصال با وحدت در کثرت و کثرت حاصل می گردد.