بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
طالبی مطلوب را گم کرده بود
روز و شب سر در جهان آورده بود
از غم جان وجهان بفریفته
در جهان میرفت جانی شیفته
پای از سر در طلب نشناخت او
خویش را نعلین آهن ساخت او
پس جهان صدباره چون پیموده کرد
ای عجب نعلین آهن سوده کرد
ذره ذره گشت در راهی دراز
آهن نعلین او بی دلنواز
گرچه بسیاری بگشت از درد او
هم نیافت از هیچ راهی گرد او
عاقبت در پیش او آمد سه راه
بر سر هر راه او خطی سیاه
بر سر یک ره نوشته کای غلام
گر فرو آئی بدین ره تو تمام
گرچه این راهیست دشوار و دراز
هم برآئی عاقبت زین راه باز
بر ره دیگر نبشته کای سلیم
گر فرو آئی بدین راه عظیم
یا برآئی زین ره آخر ناگهان
یا ازین جا برنیائی جاودان
بر سیم بنبشته بدکای مرد پاک
گر فرود آئی بدین راه هلاک
برنیائی تا ابد هرگز دگر
نه نشان از تو بماند نه خبر
محو گردی گم شوی ناچیز هم
زین چه فانی تر بود آن نیز هم
گفت چون در وصال اومید نیست
کار جز نومیدی جاوید نیست
این سیم راهست راه من مدام
این بگفت و شد در آن ره والسلام
راه اول در شریعت رفتن است
در عبادت بی طبیعت رفتن است
پس دوم راهت طریقت آمدست
ور سیم خواهی حقیقت آمدست
در حقیقت گر قدم خواهی زدن
محو گردی تا که دم خواهی زدن
هر که در راه حقیقت زد دو گام
تا ابد نابود گردد والسلام
گام اول را زخود مطلق شود
پس بدیگر گام محو حق شود
هر کرا زآنجایگه بوئی بود
در نگنجد گر همه موئی بود
بخش ۱ - المقالة التاسعة عشره: سالک آمد پیش کوه گوهریبخش ۳ - الحكایة و التمثیل: صوفئی رادید یک روزی نظام
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طالبی مطلوب را گم کرده بود
روز و شب سر در جهان آورده بود
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی چیزی ارزشمند و مورد نظر است، روز و شب در تلاش و کوشش برای پیدا کردن آن میباشد، اما همچنان آن را نمییابد و در جهانی پر از سر و صدا و شلوغی به سر میبرد.
از غم جان وجهان بفریفته
در جهان میرفت جانی شیفته
هوش مصنوعی: به خاطر اندوه، جان و جهان را از دست داده و در این دنیا، همواره نوری عاشقانه در حال حرکت است.
پای از سر در طلب نشناخت او
خویش را نعلین آهن ساخت او
هوش مصنوعی: او برای جستجوی خود از سر و قدمش غافل شده و بیخبر از هویت واقعیاش، پاهایش را همچون نعلینی از آهن ساخته است.
پس جهان صدباره چون پیموده کرد
ای عجب نعلین آهن سوده کرد
هوش مصنوعی: جهان بارها و بارها چرخیده است و هر بار تغییراتی در آن ایجاد شده است. جالب اینجاست که این تحولات به گونهای است که مانند نعلینهای آهنی که ساییده و کهنه شدهاند، نشاندهنده تغییرات و گذر زمان هستند.
ذره ذره گشت در راهی دراز
آهن نعلین او بی دلنواز
هوش مصنوعی: ذره ذره در یک مسیر طولانی حرکت کرد و نعلین او بدون اینکه دل را نوازش کند، آهنی بود.
گرچه بسیاری بگشت از درد او
هم نیافت از هیچ راهی گرد او
هوش مصنوعی: اگرچه بسیاری از مردم به خاطر درد او گشت و گذار کردند، اما هیچکدام نتوانستند به راهی برای حل مشکل او برسند.
عاقبت در پیش او آمد سه راه
بر سر هر راه او خطی سیاه
هوش مصنوعی: نهایتا، زمانی که پیش او رسید، سه مسیر در مقابلش قرار گرفت و در ابتدای هر کدام از این مسیرها، خطی سیاه کشیده شده بود.
بر سر یک ره نوشته کای غلام
گر فرو آئی بدین ره تو تمام
هوش مصنوعی: در انتهای یک مسیر نوشته شده است که ای بنده، اگر بر این راه قدم بگذاری، همه چیز برای تو فراهم خواهد شد.
گرچه این راهیست دشوار و دراز
هم برآئی عاقبت زین راه باز
هوش مصنوعی: با وجود اینکه این مسیر سخت و طولانی است، اما در نهایت تو میتوانی از این راه عبور کنی و به مقصد برسی.
بر ره دیگر نبشته کای سلیم
گر فرو آئی بدین راه عظیم
هوش مصنوعی: ای فرد پاک و درستکار، اگر در این مسیر بزرگ پا گذاشتی و شتابان به سوی آن آمدی، بدان که در این راه مهم و برجسته، باید قدمی بزرگ برداری.
یا برآئی زین ره آخر ناگهان
یا ازین جا برنیائی جاودان
هوش مصنوعی: به ناگاه ممکن است از این مسیر بیرون بیایی یا اینکه برای همیشه از اینجا خارج نشوی.
بر سیم بنبشته بدکای مرد پاک
گر فرود آئی بدین راه هلاک
هوش مصنوعی: اگر بر رشتهی سیمی که به دست مرد پاک نوشته شده، فرود آید، به این مسیر هلاک خواهد شد.
برنیائی تا ابد هرگز دگر
نه نشان از تو بماند نه خبر
هوش مصنوعی: هرگز نشانی از تو باقی نخواهد ماند و هیچ خبری از تو به جا نخواهد ماند.
محو گردی گم شوی ناچیز هم
زین چه فانی تر بود آن نیز هم
هوش مصنوعی: اگر به طور کلی محو و ناپدید شوی، در واقع نشانهای از عجز و کمارزشی تو خواهد بود. آیا چیزی میتواند ناپایدارتر از این وضعیت وجود داشته باشد؟
گفت چون در وصال اومید نیست
کار جز نومیدی جاوید نیست
هوش مصنوعی: در صورتی که امیدی به وصال او وجود نداشته باشد، جز ناامیدی دائمی چیزی دیگر نخواهیم داشت.
این سیم راهست راه من مدام
این بگفت و شد در آن ره والسلام
هوش مصنوعی: این مسیر همیشه راه من است. او این را گفت و در آن مسیر ادامه داد و به پایان رسید.
راه اول در شریعت رفتن است
در عبادت بی طبیعت رفتن است
هوش مصنوعی: پیشروی در مسیر دین به معنای انجام عبادت است، اما اگر بدون توجه به طبیعت و ویژگیهای انسانی خود این کار را انجام دهیم، ممکن است دچار مشکلاتی شویم.
پس دوم راهت طریقت آمدست
ور سیم خواهی حقیقت آمدست
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت هستی، باید از طریق طریقت و راه معنوی قدم برداری.
در حقیقت گر قدم خواهی زدن
محو گردی تا که دم خواهی زدن
هوش مصنوعی: اگر واقعاً میخواهی قدمی برداری، باید خود را ناپدیده کنی تا زمانی که بخواهی حرفی بزنی.
هر که در راه حقیقت زد دو گام
تا ابد نابود گردد والسلام
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر حقیقت قدمی بردارد، تا ابد از بین خواهد رفت و دیگر وجود نخواهد داشت.
گام اول را زخود مطلق شود
پس بدیگر گام محو حق شود
هوش مصنوعی: نخستین قدم را باید از خود رها کرد تا در گامهای بعدی، وجود حقیقی و الهی در وجود تو ناپدید شود.
هر کرا زآنجایگه بوئی بود
در نگنجد گر همه موئی بود
هوش مصنوعی: هر کسی که از آن جا رایحهای بگیرد، حتی اگر کوچک باشد، در او نمیتواند محدود شود، حتی اگر همه چیز او مو باشد.