گنجور

بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

احمد خضرویه گفت آن دیده ور
دیده ام خلق جهان را سر بسر
جمله بر یک آخورند از خاص و عام
جمله را یک قوت میبینم مدام
سائلی گفتش که ای شیخ کبار
تو بر آن آخور نبودی هیچ بار
گفت بودم گفت پس ای دیده ور
چیست از تو فرق تا خلق دگر
گفت فرقست آنکه خلقان دیگرند
جمله شادی میکنند و میخورند
می سکیزند ونمیدانند حال
می بر افرازند سر از جاه و مال
جمله میخندند و مینازند خوش
جمله میمانند و میتازند خوش
لیک من کم میخورم وز بهر زیست
نیستم غافل که دانم حال چیست
خون چو باران میفشانم هر زمان
مینخندم میننازم از جهان
فرق از من تا بدیشان این بسست
توشهٔ راه مسلمان این بسست
نعمت دنیا مهلل آمدست
بعد صد حکمت بحاصل آمدست
پاکی و تهلیل وصف خاص اوست
گر به تسبیحش رسانی بس نکوست
ور برای سگ خوری نعمت مدام
در حقیقت گردد آن نعمت حرام
نعمتی در پاکی و در طاعتی
باتو گر صحبت کند یک ساعتی
از پلیدی ننگ عالم میشود
نامش از عالم بیک دم میشود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

احمد خضرویه گفت آن دیده ور
دیده ام خلق جهان را سر بسر
هوش مصنوعی: احمد خضرویه می‌گوید که من با تمام وجود دیده‌ام که چگونه انسان‌ها در این جهان زندگی می‌کنند.
جمله بر یک آخورند از خاص و عام
جمله را یک قوت میبینم مدام
هوش مصنوعی: همه مردم، از هر قشری، در کنار هم در یک جمع قرار دارند و من همیشه می‌بینم که همه آن‌ها از یک منبع تقویت می‌شوند.
سائلی گفتش که ای شیخ کبار
تو بر آن آخور نبودی هیچ بار
هوش مصنوعی: سائلی از شیخی پرسید که تو‌ای ریش‌سفید، در آن آخور هرگز باری را ندیدی.
گفت بودم گفت پس ای دیده ور
چیست از تو فرق تا خلق دگر
هوش مصنوعی: در این بیت، گفته شده که اگر کسی به من بگوید که من با او در دیدن حقیقت فرق دارم، پس تفاوت من با دیگران چیست؟ مفهوم این جمله این است که اگر کسی از او به عنوان ناظر یا بیننده یاد کند، باید بگوید که چه ویژگی یا تفاوتی دارد که او را از دیگران متمایز می‌کند.
گفت فرقست آنکه خلقان دیگرند
جمله شادی میکنند و میخورند
هوش مصنوعی: او می‌گوید که تفاوت در این است که دیگران همه شاد هستند و خوش می‌گذرانند.
می سکیزند ونمیدانند حال
می بر افرازند سر از جاه و مال
هوش مصنوعی: شراب می‌نوشند و نمی‌دانند که حالشان چگونه است. آنها با افتخار از قدرت و ثروت خود سخن می‌گویند.
جمله میخندند و مینازند خوش
جمله میمانند و میتازند خوش
هوش مصنوعی: همه با خوشحالی می‌خندند و به شادی خود می‌رسند و در این حال، عطر خوش زندگی را تجربه می‌کنند و در واقع، لذت می‌برند و با شتاب به سمت زندگی پیش می‌روند.
لیک من کم میخورم وز بهر زیست
نیستم غافل که دانم حال چیست
هوش مصنوعی: اما من کم می‌خورم و از زندگی غافل نیستم چرا که می‌دانم اوضاع چگونه است.
خون چو باران میفشانم هر زمان
مینخندم میننازم از جهان
هوش مصنوعی: هر زمان که مثل باران اشک می‌ریزم، به خودم می‌بالم و به دنیا لبخند می‌زنم.
فرق از من تا بدیشان این بسست
توشهٔ راه مسلمان این بسست
هوش مصنوعی: تفاوت من و آن‌ها در این است که من برای سفر زندگی‌ام، از ایمان و عمل صالح به عنوان توشه استفاده می‌کنم.
نعمت دنیا مهلل آمدست
بعد صد حکمت بحاصل آمدست
هوش مصنوعی: نعمت‌های دنیوی به‌صورت روشن و واضح آمده‌اند و پس از دستیابی به صدها حکمت و دانش به وجود آمده‌اند.
پاکی و تهلیل وصف خاص اوست
گر به تسبیحش رسانی بس نکوست
هوش مصنوعی: خلوص و طهارت از ویژگی‌های خاص اوست، اگر تسبیحش کنی، این کار نیکو و پسندیده خواهد بود.
ور برای سگ خوری نعمت مدام
در حقیقت گردد آن نعمت حرام
هوش مصنوعی: اگر نعمت دائمی در اختیار کسی قرار گیرد که آن را به درستی و شایستگی استفاده نکرده و به نوعی خوار و بی‌ارزش کند، در واقع آن نعمت به نوعی حرام خواهد شد.
نعمتی در پاکی و در طاعتی
باتو گر صحبت کند یک ساعتی
هوش مصنوعی: اگر یک ساعت در نزد کسی که پاک و مطیع است بگذرانی، نعمتی بزرگ به دست آورده‌ای.
از پلیدی ننگ عالم میشود
نامش از عالم بیک دم میشود
هوش مصنوعی: از زشتی‌ها و ناپاکی‌های دنیا، نامش به جهانیان می‌رسد و در یک لحظه، از عالم محو می‌شود.