بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
آن مخنث دید ماری را عظیم
جست همچون باد بر بامی ز بیم
گوییا جست آن زمان از زیر تیغ
گفت کاو مردی و سنگی ای دریغ
نیست نامردی تو در دست تو
خود ندارد زور تیر از شست تو
گرچه بسیاری نمایی رستمی
نیست ممکن از مخنث محکمی
گرچه نامی بس نکو کردت پدر
لیک ننگی آمدی تو ای پسر
بخش ۲ - الحكایة و التمثیل: بود سنجر را یکی خواهر چو ماهبخش ۴ - الحكایة و التمثیل: در وجود آمد بزرگی را پسر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن مخنث دید ماری را عظیم
جست همچون باد بر بامی ز بیم
هوش مصنوعی: مردی نرمجنس مار بزرگی را دید و از ترس به طور ناگهانی مانند بادی سریع بر بام رفت.
گوییا جست آن زمان از زیر تیغ
گفت کاو مردی و سنگی ای دریغ
هوش مصنوعی: به نظر میرسد در آن زمان، کسی در تلاش بود که از زیر چاقو فرار کند و به نوعی در برابر چالشهای سختی که در زندگی داشته، بایستد و به مردانگی و استقامت خود افتخار کند. افسوس که او در این مسیر با دشواریهایی مواجه شده است.
نیست نامردی تو در دست تو
خود ندارد زور تیر از شست تو
هوش مصنوعی: توانایی تو به خودی خود نشأت نمیگیرد، بلکه قدرت تیرکمان در دستان تو است.
گرچه بسیاری نمایی رستمی
نیست ممکن از مخنث محکمی
هوش مصنوعی: هرچند ممکن است به نظر برسانی که قوی و پهلوانی مثل رستم هستی، اما ممکن است در واقعیت از نظر قدرت و اراده ضعف داشته باشی.
گرچه نامی بس نکو کردت پدر
لیک ننگی آمدی تو ای پسر
هوش مصنوعی: اگرچه پدرت نام نیکی برای تو به جا گذاشته است، اما تو به عنوان پسرش باعث شرمندگی او شدی.