بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
یک کلیچه یافت آن سگ در رهی
ماه دید از سوی دیگر ناگهی
آن کلیچه بر زمین افکند سگ
تا بگیرد ماه بر گردون به تگ
چون بسی تک زد ندادش دست ماه
باز پس گردید و باز آمد به راه
آن کلیچه جست بسیاری نیافت
بار دیگر رفت و سوی مه شتافت
نه کلیچه دست میدادش نه ماه
از سر ره میشد او تا پای راه
در میان راه حیران مانده
گم شده نه این و نه آن مانده
تا چنین دردی نیاید در دلت
زندگی هرگز نگردد حاصلت
درد میباید ترا در هر دمی
اندکی نه عالمی در عالمی
تا مگر این درد ره پیشت برد
از وجود خویش بی خویشت برد
بخش ۹ - الحكایة و التمثیل: داشت اندر خانه اسحق ندیمبخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل: طالبی را کاو طلب میکرد راز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یک کلیچه یافت آن سگ در رهی
ماه دید از سوی دیگر ناگهی
هوش مصنوعی: سگی در مسیر خود یک تکه نان پیدا کرد و ناگهان ماه را از طرف دیگر دید.
آن کلیچه بر زمین افکند سگ
تا بگیرد ماه بر گردون به تگ
هوش مصنوعی: سگ، آن نان را بر زمین میاندازد تا بتواند ماه را که در آسمان در حال چرخش است، بگیرد.
چون بسی تک زد ندادش دست ماه
باز پس گردید و باز آمد به راه
هوش مصنوعی: پس از اینکه ماهوارهها چندین بار به دور زمین چرخیدند و تلاش کردند که به یکدیگر برسند، در نهایت دوباره به مسیر خود بازگشتند.
آن کلیچه جست بسیاری نیافت
بار دیگر رفت و سوی مه شتافت
هوش مصنوعی: آن کلیچه تلاشهای زیادی کرد و چیزهای زیادی را تجربه نکرد، دوباره به سمت ماه رفتم.
نه کلیچه دست میدادش نه ماه
از سر ره میشد او تا پای راه
هوش مصنوعی: نه کسی به او توجهی میکرد و نه هیچ چیز زیبایی از او استقبال میکرد. او تا انتهای مسیر تنها بود.
در میان راه حیران مانده
گم شده نه این و نه آن مانده
هوش مصنوعی: در میان راه سردرگم و گیج ماندهام، نه به این سو میروم و نه به آن سو، در جایی بلاتکلیف قرار دارم.
تا چنین دردی نیاید در دلت
زندگی هرگز نگردد حاصلت
هوش مصنوعی: تا زمانی که چنین دردی در دل تو نباشد، هرگز زندگیات به دستاوردی نخواهد رسید.
درد میباید ترا در هر دمی
اندکی نه عالمی در عالمی
هوش مصنوعی: برای تحمل درد و رنج در زندگی، باید هر از گاهی مقدار کمی از آن را احساس کنی، نه اینکه برای همیشه در یک دنیا از درد غرق شوی.
تا مگر این درد ره پیشت برد
از وجود خویش بی خویشت برد
هوش مصنوعی: شاید این درد که دارم، مرا به سمت تو بکشاند و از خودم بیخود کند.
حاشیه ها
1399/12/16 01:03
میهن پرست
مصرع آخر به جای بی خوشتن واژه بی خویش درست است.
1399/12/16 01:03
میهن پرست
در بیت ششم فکر میکنم واژه بود به آخر هر دو مصرع اضافه بشه وزن و معنا درست تر در میآید.
در میان راه حیران مانده بود...