بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
بوسعید مهنه شیخ محترم
بود در حمام با پیری بهم
سخت حمامی خوش ودمساز بود
زانکه آب و آتشش هم ساز بود
پیر گفت ای شیخ حمامی خوشست
وز خوشی هم دلگشا هم دلکشست
شیخ گفتش هیچدانی خوش چراست
گفت میدانم بگویم با تو راست
چون درین حمام شیخی چون تو هست
خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست
شیخ گفتش زین بهت خواهم بیان
پای من چون آوریدی در میان
پیر گفتش تو بگو شیخا جواب
کانچه تو گوئی جز آن نبود صواب
گفت حمامیست خوش از حد برون
کز متاع جملهٔ دنیای دون
نیست جز سطل و ازاری با تو چیز
وانگهی آن هر دو نیست آن تو نیز
بخش ۷ - الحكایة و التمثیل: مرغکی بانگی زد و لختی بجستبخش ۹ - الحكایة و التمثیل: در رهی میرفت هارون گرمگاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوسعید مهنه شیخ محترم
بود در حمام با پیری بهم
هوش مصنوعی: بوسعید مهنه، شخصیتی محترم و revered بود که در حین حضور در حمام با پیرمردی ملاقات کرد.
سخت حمامی خوش ودمساز بود
زانکه آب و آتشش هم ساز بود
هوش مصنوعی: حمامکنندهای خوشخلق و دلنشین بود، زیرا آب و آتش او به خوبی با هم هماهنگ بودند.
پیر گفت ای شیخ حمامی خوشست
وز خوشی هم دلگشا هم دلکشست
هوش مصنوعی: پیر به شیخ گفت: ای جوان، بودن در حمام خوشایند است و از آنجا که لذت بخش است، هم روح را شاد میکند و هم جذاب است.
شیخ گفتش هیچدانی خوش چراست
گفت میدانم بگویم با تو راست
هوش مصنوعی: شیخ از او پرسید آیا چیزی میدانی که خوشحالام کند؟ او پاسخ داد که میدانم، اما نمیتوانم آن را با تو در میان بگذارم.
چون درین حمام شیخی چون تو هست
خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست
هوش مصنوعی: وقتی در این حمام شیخی مانند تو وجود دارد، همه چیز شاداب و خوشایند میشود و به خوبی پیش میرود.
شیخ گفتش زین بهت خواهم بیان
پای من چون آوریدی در میان
هوش مصنوعی: شیخ به او گفت: من دربارهی این زیبایی تو سخن خواهم گفت، اما تو که پای من را به وسط کشیدی، ابتدا باید مرا به خودت جلب کنی.
پیر گفتش تو بگو شیخا جواب
کانچه تو گوئی جز آن نبود صواب
هوش مصنوعی: پیر به او گفت: تو بگو، ای شیخ، پاسخ آنچه که تو میگویی جز این نیست که درست باشد.
گفت حمامیست خوش از حد برون
کز متاع جملهٔ دنیای دون
هوش مصنوعی: گفت: حمامی (که به کارش توجه ویژهای دارد)، از هر چیزی که در این دنیا کمارزش و بیاهمیت است، فراتر است و ارزش بیشتری دارد.
نیست جز سطل و ازاری با تو چیز
وانگهی آن هر دو نیست آن تو نیز
هوش مصنوعی: تنها چیزی که باقی مانده، یک سطل و پارچهای است که با توست و در واقع، هیچیک از اینها هم مال تو نیست.
حاشیه ها
1399/11/09 03:02
سعیدحدادی
ابوسعید ابوالخیر واقعا امام معصوم ما فارسی زبانان میتونه باشه و بی شک برای من یکی که اینچنین است واقعا انسان میتونه از ابوسعید معنای معنویتو عرفانو ابر انسانه پاکو مافوق قدرتو لمس کنه و لذت ببره واقعا بی خود نبوده که بزرگترین دانشمند تاریخ اسلام و شرق یعنی ابوعلی سینا گفته هرچه من میدانم او میبیند یعنی فراتر از دانستن!امیدوارم بخاطر تعصبات بیجا و نشناختن حقیقت بوسعید ابلهی نخواد منکرش بشه چونکه عطار به عشق ابوسعید استادنگرفتو هفت شهرعشقش بوسعیده...و اسراروالتوحیدو لطفا مطالعه کنید.