بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
هست در دریا یکی حیوان گرم
نام بوقلمون و هفت اعضاش نرم
نرمی اعضای او چندان بود
کو هر آن شکلی که خواهد آن بود
هر زمان شکلی دگر نیکو کند
هرچه بیند خویش مثل او کند
چون شود حیوان بحری آشکار
او بدان صورت درآید از کنار
چون همه چون خویش بینندش ز دور
کی شوند از جنس خود هرگز نفور
او درآید لاجرم از گوشهٔ
خویش را سازد از ایشان توشهٔ
چون طلسم او نگردد آشکار
او بدین حیلت کند دایم شکار
گر دلت آگاه معنی آمدست
کار دینت ترک دنیا آمدست
بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل: عهد پیشین را یکی استاد بودبخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل: عیسی مریم به غاری رفته بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هست در دریا یکی حیوان گرم
نام بوقلمون و هفت اعضاش نرم
هوش مصنوعی: در دریا حیوانی وجود دارد که به آن بوقلمون میگویند و هفت عضو آن نرم و لطیف هستند.
نرمی اعضای او چندان بود
کو هر آن شکلی که خواهد آن بود
هوش مصنوعی: نرمی اجزای او به قدری است که هر شکلی که بخواهد، میتواند به خود بگیرد.
هر زمان شکلی دگر نیکو کند
هرچه بیند خویش مثل او کند
هوش مصنوعی: هر لحظه که چیزی زیبا و دلنواز ببیند، سعی میکند خود را همانند آن بسازد و به نوعی از آن الگو بگیرد.
چون شود حیوان بحری آشکار
او بدان صورت درآید از کنار
هوش مصنوعی: وقتی حیوانی به دریا وارد میشود، به صورت خاص و متفاوتی از کنار ظاهر میشود.
چون همه چون خویش بینندش ز دور
کی شوند از جنس خود هرگز نفور
هوش مصنوعی: وقتی همه افراد او را از دور ببینند و خود را مانند او ببینند، هرگز نمیتوانند از نوع خود فاصله بگیرند و از او بیزار شوند.
او درآید لاجرم از گوشهٔ
خویش را سازد از ایشان توشهٔ
هوش مصنوعی: او به ناچار از گوشهٔ خود بیرون میآید و از آنها بهرهبرداری میکند.
چون طلسم او نگردد آشکار
او بدین حیلت کند دایم شکار
هوش مصنوعی: زمانی که طلسم او نمایان نشود، او به این ترفند همواره در جستجوی شکار خود خواهد بود.
گر دلت آگاه معنی آمدست
کار دینت ترک دنیا آمدست
هوش مصنوعی: اگر دلت به حقیقت پی برده باشد، میفهمی که وظیفهات در دین این است که از دنیا دل بکنی.