گنجور

بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

بود مردی از عرب در کار خام
خوش به پنج انگشت میخوردی طعام
سائلی گفتش که ای بر بینوا
هین مرا آگاه گردان تا چرا
تو به پنج انگشت خوردی این طعام
گفت زان کانگشت شش نیست ای غلام
گر بجای پنج شش بودی مرا
هر شش من بارکش بودی مرا
گر هزاران دیده داری ای غلام
آن نظر را باید آن جمله مدام
گر شود هردو جهان زیر و زبر
بس بود هر دو جهان را آن نظر
گر شود هر دو جهان در خاک پست
تا ابد این خاکیان را کار هست
خاک را چون کار با پاک اوفتاد
پیش آدم عرش در خاک اوفتاد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود مردی از عرب در کار خام
خوش به پنج انگشت میخوردی طعام
هوش مصنوعی: مردی از عرب بود که در کارهای خام مهارت داشت و به خاطر آن، غذایی خوشمزه با پنج انگشتش می‌خورد.
سائلی گفتش که ای بر بینوا
هین مرا آگاه گردان تا چرا
هوش مصنوعی: سوالی از آن شخص کرد که ای بی‌نوا، لطفاً من را مطلع کن که چرا اینگونه هست.
تو به پنج انگشت خوردی این طعام
گفت زان کانگشت شش نیست ای غلام
هوش مصنوعی: تو با پنج انگشت خود این غذا را خورده‌ای، چرا که شش انگشت وجود ندارد، ای خدمتکار.
گر بجای پنج شش بودی مرا
هر شش من بارکش بودی مرا
هوش مصنوعی: اگر به جای پنج، شش می‌بود، هر شش من بار سنگینی برای تو بود.
گر هزاران دیده داری ای غلام
آن نظر را باید آن جمله مدام
هوش مصنوعی: اگر هزاران چشم داشته باشی، باید همیشه به آن دیدگاه خاص توجه کنی.
گر شود هردو جهان زیر و زبر
بس بود هر دو جهان را آن نظر
هوش مصنوعی: اگر هر دو جهان به هم بریزد، نگاه تو برای هر دو جهان کافی است.
گر شود هر دو جهان در خاک پست
تا ابد این خاکیان را کار هست
هوش مصنوعی: اگر هر دو جهان به خاک بیفتد و از بین برود، باز هم برای این خاکی‌ها کار و فعالیت وجود دارد.
خاک را چون کار با پاک اوفتاد
پیش آدم عرش در خاک اوفتاد
هوش مصنوعی: وقتی که کار زمین به دست آدم افتاد، خاک هم پیش او و در زیر عرش قرار گرفت.