بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
چون زلیخا شد ز یوسف بیقرار
با میان آورد عشقش از کنار
بر زلیخا شد همه عالم سیاه
تا کند یوسف بسوی او نگاه
ذرهای یوسف بدو میننگریست
تا زلیخا بر سر او میگریست
هر زمان از پیش او برخاستی
خویش از نوع دگر آراستی
جلوه میکردی بهپیش روی او
ننگرستی هیچ یوسف سوی او
چون زلیخا شد بهجان درمانده
حیلتی بر ساخت آن درمانده
خانهای فرمود بر هر سوی او
کرده صورت جمله نقش روی او
چار دیوارش چو سقف از هر کنار
بود از نقش زلیخا پُر نگار
لایق آن خانه مفرَش ساخت او
هم ز نقش خود منقّش ساخت او
گفت یوسف قبلهٔ روی عزیز
چون نمیبیند چه خواهد بود نیز
چون رخم نقد عزیز عالم است
نیل مصر جامعم را شبنم است
چون عزیزم من چنین در چشم خود
برکشم چون مصر نیل از چشم بد
شش جهت در صورت خویش آورم
یوسف صدیق را پیش آورم
تا چو بیند نقش من از خانه او
همچو من از من شود دیوانه او
عاقبت چون حیله ساخت آن دلربای
کرد یوسف را درون خانه جای
یوسف از هر سوی کهافکندی نظر
نقش آن دلداده دیدی پیش در
شش جهاتش صورت آن روی بود
ای عجب یک صورت از شش سوی بود
یوسف صدیق جان پاک تو
در درون خانهٔ پر خاک تو
چون نگه میکرد از هر سوی او
میندید از شش جهت جز روی او
دید در هر ذرهای انوار حق
موج میزد جزو جزو اسرار حق
لاجرم گر ماهی و گر ماه دید
هر دو عالم نور وجه اللّه دید
بخش ۳ - الحكایة و التمثیل: عاشقی میمرد چون دل زنده داشتبخش ۵ - الحكایة و التمثیل: گشت مجنون هر زمان شوریده تر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون زلیخا شد ز یوسف بیقرار
با میان آورد عشقش از کنار
هوش مصنوعی: زلیخا به شدت از دوری یوسف نگران و بیقرار شده و احساس عشق او در وجودش به شدت نمایان است.
بر زلیخا شد همه عالم سیاه
تا کند یوسف بسوی او نگاه
هوش مصنوعی: تمام دنیا به خاطر زلیخا تیره و تار شد، تا یوسف به او نظر کند.
ذرهای یوسف بدو میننگریست
تا زلیخا بر سر او میگریست
هوش مصنوعی: یک ذره از زیبایی یوسف به زلیخا میدرخشید و او به خاطر این زیبایی بر او اشک میریخت.
هر زمان از پیش او برخاستی
خویش از نوع دگر آراستی
هوش مصنوعی: هر بار که از حضور او فاصله گرفتی، خود را با ویژگیهای جدیدی مجهز کردی.
جلوه میکردی بهپیش روی او
ننگرستی هیچ یوسف سوی او
هوش مصنوعی: تو در حضور او زیبایی میکردی و هیچ توجهی به یوسف نداشتی.
چون زلیخا شد بهجان درمانده
حیلتی بر ساخت آن درمانده
هوش مصنوعی: زلیخا که در دل به چارهجویی افتاده بود، تدبیری اندیشید تا بر درد و رنج خود فائق آید.
خانهای فرمود بر هر سوی او
کرده صورت جمله نقش روی او
هوش مصنوعی: خانهای بنا کرد که در هر طرف آن بُعدی از زیبایی و نقش و نگار چهره او را به نمایش گذاشته است.
چار دیوارش چو سقف از هر کنار
بود از نقش زلیخا پُر نگار
هوش مصنوعی: چهار دیوار این خانه مثل سقفش از هر طرف زیبا و نقشدار است و دیوارها با تصاویر زلیخا تزئین شدهاند.
لایق آن خانه مفرَش ساخت او
هم ز نقش خود منقّش ساخت او
هوش مصنوعی: او برای آن خانهای که ساخته، فرشی شایسته و زیبا فراهم کرده است و این فرش نیز به زیبایی نقش و نگار خود او تزیین شده است.
گفت یوسف قبلهٔ روی عزیز
چون نمیبیند چه خواهد بود نیز
هوش مصنوعی: یوسف گفت: وقتی که زیبایی محبوبم را نمیبیند، نمیتواند بفهمد که چه بر سرش خواهد آمد.
چون رخم نقد عزیز عالم است
نیل مصر جامعم را شبنم است
هوش مصنوعی: چهرهام به قدری باارزش است که مانند نیل مصر برای من مانند شبنم میماند.
چون عزیزم من چنین در چشم خود
برکشم چون مصر نیل از چشم بد
هوش مصنوعی: من همچون نیل که به زیبایی در چشم مصر میدرخشد، برای عزیزم در نظر خودم به همین زیبایی جلوه میکنم تا از چشم بد در امان بمانم.
شش جهت در صورت خویش آورم
یوسف صدیق را پیش آورم
هوش مصنوعی: من یوسف صدیق را به شکل شش جهت به تصویر میکشم و او را به نمایش میگذارم.
تا چو بیند نقش من از خانه او
همچو من از من شود دیوانه او
هوش مصنوعی: وقتی که او تصویر من را ببیند، مانند من که از او دیوانهام، او نیز دیوانهوار به سمتم جذب میشود.
عاقبت چون حیله ساخت آن دلربای
کرد یوسف را درون خانه جای
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی آن دلربا نقشهای کشید، یوسف را در خانه خود جا داد.
یوسف از هر سوی کهافکندی نظر
نقش آن دلداده دیدی پیش در
هوش مصنوعی: یوسف را هر کجا که نگاه کنی، میبینی که آن دلباخته همیشه جلو چشم است.
شش جهاتش صورت آن روی بود
ای عجب یک صورت از شش سوی بود
هوش مصنوعی: ظاهر آن چهره از هر سمت و جهتی تجلی دارد، چه شگفتانگیز! که یک چهره از تمام زوایا و جوانب دیده میشود.
یوسف صدیق جان پاک تو
در درون خانهٔ پر خاک تو
هوش مصنوعی: یوسف نیک سرشت، روح پاک تو در درون خانهای است که پر از خاک و گذشت زمان است.
چون نگه میکرد از هر سوی او
میندید از شش جهت جز روی او
هوش مصنوعی: هر بار که او را مینگریست، از هر طرف که نگاه میکرد، جز چهرهاش چیزی نمیدید.
دید در هر ذرهای انوار حق
موج میزد جزو جزو اسرار حق
هوش مصنوعی: در هر ذرهای از هستی نور حق میدرخشد و هر جزئی از این وجود پر از رازهای الهی است.
لاجرم گر ماهی و گر ماه دید
هر دو عالم نور وجه اللّه دید
هوش مصنوعی: پس در نهایت، چه ماهی باشی و چه ماه، هر دو جهان نور صورت خدا را میبینند.