گنجور

بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

آن یکی درخواند مجنون را ز راه
گفت اگر خواهی تو لیلی را بخواه
گفت هرگز مینباید زن مرا
بس بود این زاری و شیون مرا
گفت او را چون نمیخواهی برت
این همه سودا برون کن از سرت
یاد خوشتر گفت از لیلی مرا
سرکشی او را و واویلی مرا
مغز عشق عاشقان یادی بود
هرچه بگذشتی ازین بادی بود
من نیم زان عاشقی شهوت پرست
تا کنم خالی زیاد دوست دست
تاکه باشد یاد غیری در حساب
ذکر مولی باشد از تو در حجاب
چون همه یاد تو از مولی بود
همچو مجنونت همه لیلی بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن یکی درخواند مجنون را ز راه
گفت اگر خواهی تو لیلی را بخواه
هوش مصنوعی: یک نفر مجنون را صدا زد و گفت: اگر تو می‌خواهی لیلی را به دست بیاوری، باید او را بخواهی.
گفت هرگز مینباید زن مرا
بس بود این زاری و شیون مرا
هوش مصنوعی: گفت هرگز نباید همسر من به خاطر من اینقدر نالان و گریان باشد.
گفت او را چون نمیخواهی برت
این همه سودا برون کن از سرت
هوش مصنوعی: اگر نمی‌خواهی او را در ذهنت داشته باشی، پس چرا این همه افکار و خیالات را در سر خود نگه می‌داری؟
یاد خوشتر گفت از لیلی مرا
سرکشی او را و واویلی مرا
هوش مصنوعی: او با یاد شیرین لیلی، من را به یاد جوانی و شور و شوق می‌اندازد و این یادها مرا به وجد می‌آورد و در عین حال غم و اندوهی هم به دل می‌آفریند.
مغز عشق عاشقان یادی بود
هرچه بگذشتی ازین بادی بود
هوش مصنوعی: عشق عاشقان همیشه در ذهن و خاطر آنها باقی می‌ماند، حتی اگر زمان بگذرد و زندگی تغییر کند.
من نیم زان عاشقی شهوت پرست
تا کنم خالی زیاد دوست دست
هوش مصنوعی: من عاشق نیستم که فقط به خاطر لذت و شهوت بخواهم عشق بورزم، بلکه می‌خواهم از دوستی حقیقی و عمیق بهره‌مند شوم.
تاکه باشد یاد غیری در حساب
ذکر مولی باشد از تو در حجاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که یاد کسی غیر از خدا در ذهنت باشد، ذکر و یاد او از تو پنهان و به نوعی در حجاب خواهد بود.
چون همه یاد تو از مولی بود
همچو مجنونت همه لیلی بود
هوش مصنوعی: هر بار که به یاد تو هستم، مانند مجنون که همیشه لیلی را در ذهن دارد، احساس می‌کنم.

حاشیه ها

1396/03/10 16:06
آرمان سلیمی

واویلی: واویلا، افسوس، دریغا، وااسفا.