بخش ۳۲ - آغاز كتاب
گوش شو از پای تا سر بی حجاب
تا نهم با تو اساس این کتاب
بوی او گر هیچ بتوانی شنود
گوی از کونین بتوانی ربود
گر کسی را هست در ظاهر گمان
کین سخن کژ میرود همچون کمان
آن ز ظاهر گوژ میبیند ولیک
هست در باطن بغایت نیک نیک
آن که سالک با ملک گوید سخن
وز زمین و آسمان جوید سخن
یا گذر بر عرش و بر کرسی کند
یا ازین و ان سخن پرسی کند
استفادت گیرد او از انبیا
بشنود از ذره ذره ماجرا
از زبان حال باشد آن همه
نه زبان قال باشد آن همه
در زبان قال کذبست آن ولیک
در زبان حال پر صدقست و نیک
گر زفان حال نشناسی تمام
تو زفان فکرتش خوان والسلام
او چو این از حال گوید نه ز قال
باورش دار و مگو این را محال
چون روا باشد همه دیدن بخواب
گر کسی در کشف بیند سر متاب
گرچه در ره کشف شیطانی بود
لیک هم ملکوت و روحانی بود
ذوق و تقوی باید و شوق خدا
تا کند دو نوع شرع این را جدا
گر ترا روزی درین میدان کشند
آن رقم بینی که بر مردان کشند
آنگهی زین شیوه معنی صد هزار
بینی و دانی و داری استوار
هست این شیوه سخن چون اجتهاد
نیک و بد را کرد باید اعتقاد
یا خطاست و یا صواب این بیشکی
پس بود این دو خر این را یکی
زین بیان مقصود من آنست و بس
تا که از سالک زنم با تو نفس
کو بر جبریل رفت و فوق عرش
باز فوق العرش آمد تا بفرش
یا بر افلاک شد پیش ملک
یا بزیر خاک شد سوی سمک
آن همه بر کذب ننهی بشنوی
نه ز قال از حال آن را بگروی
اولت این اصل بر هم مینهم
با تو این بنیاد محکم مینهم
تا چو زین شیوه سخن بینی بسی
بر سر انکار ننشینی بسی
زانکه این زیبا کتاب خاص و عام
هست ازین شیوه که گفتم والسلام
راه رو را سالک ره فکر اوست
فکرتی کان مستفاد از ذکر اوست
ذکر باید گفت تا فکر آورد
صد هزاران معنی بکر آورد
فکرتی کز وهم وعقل آید پدید
آن نه غیبست آن ز نقل آید پدید
فکرت عقلی بود کفار را
فکرت قلبیست مرد کار را
سالک فکرت که در کار آمدست
نه ز عقل از دل پدیدار آمدست
اهل دل را ذوق و فهمی دیگرست
کان زفهم هر دو عالم برترست
هرکه را آن فهم در کار افکند
خویش در دریای اسرار افکند
بخش ۳۱ - فی الحكایة و التمثیل: سائلی در مجمعی بر پای خاستبخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل: کرد حیدر را حذیفه این سؤال
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گوش شو از پای تا سر بی حجاب
تا نهم با تو اساس این کتاب
هوش مصنوعی: گوش کن با تمام وجود و بدون هیچ مانعی، تا بتوانی تمام نکات و اصول این آموزه را به درستی درک کنی.
بوی او گر هیچ بتوانی شنود
گوی از کونین بتوانی ربود
هوش مصنوعی: اگر بتوانی بوی او را بشنوی، پس میتوانی از تمام این عالم چیزی را به دست آوری.
گر کسی را هست در ظاهر گمان
کین سخن کژ میرود همچون کمان
هوش مصنوعی: اگر کسی در ظاهر فکر کند که این صحبت نادرست است و مانند تیر کمانی میرود، باید بداند که در واقع حقیقت چیز دیگری است.
آن ز ظاهر گوژ میبیند ولیک
هست در باطن بغایت نیک نیک
هوش مصنوعی: او فقط از ظاهری که دارد میبیند، اما در حقیقت در باطن بسیار خوب و نیکو است.
آن که سالک با ملک گوید سخن
وز زمین و آسمان جوید سخن
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر سیر و سلوک قرار دارد، با فرشتگان گفتگو میکند و از زمین و آسمان مطالبی را جستجو میکند.
یا گذر بر عرش و بر کرسی کند
یا ازین و ان سخن پرسی کند
هوش مصنوعی: شخص میتواند به اوج مقام و جایگاه برسد یا از موضوعات مختلف و جزییات آنها سؤال کند و اطلاعات بیشتری به دست بیاورد.
استفادت گیرد او از انبیا
بشنود از ذره ذره ماجرا
هوش مصنوعی: او از پیامبران بهرهمند میشود و داستانها را از کوچکترین جزئیات میشنود.
از زبان حال باشد آن همه
نه زبان قال باشد آن همه
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که آنچه گفته میشود، نشاندهندهی احساسات و درونمایههاست و صرفاً کلمات و جملات معمولی نیست. به عبارتی دیگر، عمق و معنا در بیان احساسات نهفته است و نمیتوان به سادگی از روی کلمات، ارزش و اهمیت آنها را قضاوت کرد.
در زبان قال کذبست آن ولیک
در زبان حال پر صدقست و نیک
هوش مصنوعی: در سخنی که به زبان آورده میشود، ممکن است دروغی وجود داشته باشد، اما در رفتار و حالات واقعی، صداقت و خوبی به وضح نمایان است.
گر زفان حال نشناسی تمام
تو زفان فکرتش خوان والسلام
هوش مصنوعی: اگر نتوانی حال دل مرا از زبانم بشناسی، تمام آنچه از زبان دل میگویم تنها نتیجه افکارت خواهد بود و بس.
او چو این از حال گوید نه ز قال
باورش دار و مگو این را محال
هوش مصنوعی: وقتی او از حال و احساساتش صحبت میکند، به گفتههایش ایمان داشته باش و هرگز به آنچه میگوید شک نکن.
چون روا باشد همه دیدن بخواب
گر کسی در کشف بیند سر متاب
هوش مصنوعی: هرگاه دیدن خواب برای همه مجاز باشد، پس اگر کسی در خواب چیزی را کشف کند، نباید سر خود را پایین بیاورد یا از آن خجالت بکشد.
گرچه در ره کشف شیطانی بود
لیک هم ملکوت و روحانی بود
هوش مصنوعی: هرچند در مسیر کشف ممکن است اندیشههای شیطانی وجود داشته باشد، اما در عین حال، جنبههای معنوی و ملکوتی نیز در آن نهفته است.
ذوق و تقوی باید و شوق خدا
تا کند دو نوع شرع این را جدا
هوش مصنوعی: برای رسیدن به محبت و ارتباط نزدیک با خدا، فرد باید هم چشمی و شوق داشته باشد و هم تقوی و پرهیزکاری. این دو ویژگی نیاز است تا دو نوع راه و روش مذهبی به خوبی از هم تفکیک شوند.
گر ترا روزی درین میدان کشند
آن رقم بینی که بر مردان کشند
هوش مصنوعی: اگر روزی تو را در میدان جنگ بکشند، خواهی دید که چگونه با مردان رفتار میکنند.
آنگهی زین شیوه معنی صد هزار
بینی و دانی و داری استوار
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که با این روش و شیوه، میتوانی معانی و دانشهای بسیاری را ببینی، بشنوی و به خوبی درک کنی.
هست این شیوه سخن چون اجتهاد
نیک و بد را کرد باید اعتقاد
هوش مصنوعی: این شیوه بیان، مانند فهم و تحلیل درست و نادرست است که در آن باید ایمان و باور وجود داشته باشد.
یا خطاست و یا صواب این بیشکی
پس بود این دو خر این را یکی
هوش مصنوعی: این جمله میگوید که یا کار درست است یا اشتباه، و این دو موضوع با هم مرتبطند. به عبارتی دیگر، ممکن است یک چیز به دو شکل مختلف تعبیر شود، اما در نهایت هر دو سمت قضیه وجود دارند و نمیتوان یکی را بهطور قطع نادیده گرفت.
زین بیان مقصود من آنست و بس
تا که از سالک زنم با تو نفس
هوش مصنوعی: قصدم از این سخن تنها این است که نتوانم از سالک با تو هم نفس شوم.
کو بر جبریل رفت و فوق عرش
باز فوق العرش آمد تا بفرش
هوش مصنوعی: او به نزد فرشته وحی رفت و از بالای عرش به آسمانها سفر کرد و دوباره به زمین بازگشت تا پیام را به مردم برساند.
یا بر افلاک شد پیش ملک
یا بزیر خاک شد سوی سمک
هوش مصنوعی: یا به عرش و آسمانهای بلند رفت یا به زیر زمین و خاکها افتاد.
آن همه بر کذب ننهی بشنوی
نه ز قال از حال آن را بگروی
هوش مصنوعی: به سخنان دروغینی که میشنوی توجه نکن، بلکه از حالات و احساسات واقعی افراد عبرت بگیر.
اولت این اصل بر هم مینهم
با تو این بنیاد محکم مینهم
هوش مصنوعی: من ابتدا این اصل را پایهگذاری میکنم و با تو این بنیان را محکم میسازم.
تا چو زین شیوه سخن بینی بسی
بر سر انکار ننشینی بسی
هوش مصنوعی: وقتی که با این شیوه از سخن آشنا میشوی، دیگر بر سر انکار کردن نمینشینی و به آن اعتراف میکنی.
زانکه این زیبا کتاب خاص و عام
هست ازین شیوه که گفتم والسلام
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه این اثر زیبا برای همه افراد، خاص و عام، مناسب است و من به همین روش بیان کردهام، صحبت خود را به پایان میرسانم.
راه رو را سالک ره فکر اوست
فکرتی کان مستفاد از ذکر اوست
هوش مصنوعی: راهی که سالک طی میکند، ناشی از اندیشه و تفکر اوست؛ تفکری که از یاد خدا به دست آمده است.
ذکر باید گفت تا فکر آورد
صد هزاران معنی بکر آورد
هوش مصنوعی: باید به یاد خدا پرداخت تا فکر و اندیشه به سوی معانی و مفاهیم تازه و جدید هدایت شود.
فکرتی کز وهم وعقل آید پدید
آن نه غیبست آن ز نقل آید پدید
هوش مصنوعی: اندیشهای که از تخیل و عقل به وجود میآید، حقیقت ندارد و آنچه از گفتار دیگران به دست میآید، بر اساس نقل و روایت است.
فکرت عقلی بود کفار را
فکرت قلبیست مرد کار را
هوش مصنوعی: فکر و اندیشهی عقلانی به کافران تعلق دارد، اما درک و تفکر احساسی و قلبی از آنِ مردان عمل است.
سالک فکرت که در کار آمدست
نه ز عقل از دل پدیدار آمدست
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر تفکر و سیر و سلوک قرار دارد، تنها به سبب عقل خود به حقیقت نرسیده بلکه به دل و درون خود نیز دست یافته است.
اهل دل را ذوق و فهمی دیگرست
کان زفهم هر دو عالم برترست
هوش مصنوعی: افراد دلباخته دارای ذوق و درک خاصی هستند که از فهم معمولی در دو جهان بالاتر است.
هرکه را آن فهم در کار افکند
خویش در دریای اسرار افکند
هوش مصنوعی: هر کسی که به درک و فهم عمیقی دست یابد، خود را در عمق رازها و رمزهای زندگی مییابد.
حاشیه ها
1399/06/27 15:08
جلال صادقی
فوقالعاده پر محتوا و وزین.
ای کاش همه سالک فکر باشیم.