گنجور

بخش ۲۱ - فی الصفات

عشق چیست از قطره دریا ساختن
عقل نعل کفش سودا ساختن
فکر چیست اسرار کلی حل شدن
کوه کندن در دل خردل شدن
ذوق چیست آگاه معنی آمدن
نه بتقوی نه بفتوی آمدن
صحو چیست از خود بخود ره یافتن
پس زخود خود را منزه یافتن
محو چیست ازخویش بی خویش آمدن
پس ز هر دو نیز درویش آمدن
وجد چیست از صبح صادق خوش شدن
بی حضور آفتاب آتش شدن
فقد چیست از صبح با شام آمدن
هم ز عشق خویش در دام آمدن
عیب چیست از عین پرده ساختن
خویشتن را زنده مرده ساختن
شکر چیست از خار گل پنداشتن
جزو را نادیده کل پنداشتن
عین چیست آئینه خویش آمدن
خویش را بی خویش در پیش آمدن
شوق چیست از خویش بیرون آمدن
بر امید مشک در خون آمدن
لطف چیست از ذرهٔ ذره شدن
عذر کمتر ذره را غره شدن
قهر چیست ازمور پیل انگاشتن
پشهٔ را جبرئیل انگاشتن
بسط چیست از هردو عالم سر زدن
خویش بر صد عالم دیگر زدن
قبض چیست ازجان و دل تن ساختن
خانه در سوراخ سوزن ساختن
قرب چیست اندر بر آتش شدن
یا چو پروانه شدن تا خوش شدن
بعد چیست ازجسم جان انگاشتن
قعر دوزخ آسمان انگاشتن
خوف چیست از امن آزاد آمدن
در بهشت عدن ناشاد آمدن
عمر چیست از مرگ بیرون زیستن
مرگ از پس کردن اکنون زیستن
عیش چیست از زندگی مرده شدن
پیش هر دردی پس پرده شدن
وقت چیست از یک سر موی آمدن
صد بلا چون موی در روی آمدن
حال چیست از نفس متواری شدن
پس به استقبال جباری شدن
راه چیست از جان پناهی یافتن
گنج را دزدیده راهی یافتن
سیر چیست از جزو خود بیرون شدن
ذرهگی بگذاشتن گردون شدن
حب چیست از پیش جان برخاستن
پیش جانان جان فشان برخاستن
انس چیست از خود رهائی یافتن
در سویدا آشنائی یافتن
مهر چیست از سنگ پستان ساختن
طفل خود را هر دو کیهان ساختن
وصل چیست از نیستی هست آمدن
پس ازین هر دو برون مست آمدن
نفخه چیست از لا هو الا هو شدن
پس دو عالم ناف یک آهو شدن
شرح چیست از غش بتحقیق آمدن
موی را چون قرع و انبیق آمدن
شرم چیست از لطف ناآمیختن
سایهٔ خود دیدن و بگریختن
چاره چیست از بود نابود آمدن
پس بهیچ از جمله خشنود آمدن
جهد چیست از دیده دریا ریختن
در روش از آب گرد انگیختن
جذبه چیست از یک نظر ذره شدن
بر پر جبریل بر سدره شدن
جود چیست از جمله با هیچ آمدن
هیچ را فی الجمله بی پیچ آمدن
عدل چیست انصاف خود را خواستن
هیچ انصاف از کسی ناخواستن
فضل چیست اسرار را محرم شدن
تا ابد جان پیش صورت کم شدن
ذوق چیست از وعده شبنم داشتن
چشم بر دریای اعظم داشتن
امر چیست از بندگی جان داشتن
ذره ذره محو فرمان داشتن
نهی چیست از درد در دیر آمدن
غیر دیدن در ولا غیر آمدن
حسن چیست از رشح سرگردان شدن
در رخ انموذجی حیران شدن
قبح چیست آئینه را پشت آمدن
از همه تن با یک انگشت آمدن
نفع چیست از شمع کار آموختن
جمله را افروختن خود سوختن
صبر چیست آتش مزاجی داشتن
سوختن مردن همه بگذاشتن
جد چیست از جان وفادار آمدن
بس بیک یک موی در کار آمدن
هزل چیست آب فراست ریختن
یا گلابی بر نجاست ریختن
سهو چیست از پرده بر در ماندن
زیر باران خفتن و تر ماندن
حلم چیست از ذروهٔ عرش آمدن
گاو و ماهی را بهم فرش آمدن
توبه چیست اینجمله را درهم زدن
خیمه زین عالم بدان عالم زدن
سجده چیست از ننگ خود در گل شدن
در دل گل عرش جان حاصل شدن
قصد چیست از دیده کوری ساختن
مردمک سوراخ موری ساختن
حج چیست از پا و سر بیرون شدن
کعبهٔ دل جستن و در خون شدن
عفو چیست آزار جان برداشتن
جرم خلقان جرم خود پنداشتن
کبر چیست آبی بهاون کوفتن
وز منی بر دوست و دشمن کوفتن
عجب چیست آهن ز گرمی سوختن
دیو را ابلیستی آموختن
جنگ چیست از جان عنانی داشتن
هر سر موئی سنانی داشتن
صلح چیست از ذات خود پنهان شدن
سایه گشتن نیک و بد یکسان شدن
خشم چیست از خود خیالی داشتن
دوزخی را بر سفالی داشتن
کینه چیست از سینه زندان کردنست
اژدها در حقه پنهان کردنست
بخل چیست از تشنگی جان دادنست
همچو بوتیمار بحر افتادنست
جبن چیست از سایهٔ پژمردنست
چون شکوفه از دمی افسردنست
مکر چیست از زهر حلوا کردنست
وانگه آن حلوا ز سودا خوردنست
امن چیست از جان طمع ببریدنست
خویش را چون سایه بیجان دیدنست
ذل چیست از نفس پاک افتادنست
زیر پای سگ چو خاک افتادنست
عز چیست از نیک خود گردیدنست
در معز خویش خود را دیدنست
صدق چیست در راستی به بودنست
در کمانی سر بسر زه بودنست
کذب چیست از یخ فقع جوشیدنست
تیر را اندر کمان پوشیدنست
حرص چیست از جهل گرد آوردنست
چون شود کوهی بزیرش مردنست
ذنب چیست از راه سر پیچیدنست
با نجاست مشک در پیچیدنست
قطع چیست از جان بسفل افتادنست
شیشهٔ از دست طفل افتادنست
حدس چیست اصل خدائی دیدنست
صدق صبح آشنائی دیدنست
طبع چیست از گل بگل افتادنست
همچو خر بر یک نسق استادنست
یأس چیست آزردن دلخستگانست
هم بریدن از همه پیوستگانست
ضعف چیست از ضعف زیر افتادنست
قوت پیلی را بموری دادنست
کشف چیست از خاک در خون جستنست
وز درون پرده بیرون جستنست
برچیست از تشنگی خود مردنست
جمله را سیراب احسان کردنست
وعظ چیست از کوه چشمه زادنست
گفتنت وصفیت آندادنست
صمت چیست ازدام هستی جستنست
هر دو لب از ما سوی اللّه بستنست
خلق چیست از خاک مفرش کردنست
با سگان همکاسگی خوش کردنست
ربح چیست از بند مطلق گشتنست
فانی خود باقی حق گشتنست
خسر چیست از جهل گوهر سودنست
یک نفس مشغول هستی بودنست
صبر چیست آهن سکاهن کردنست
پشم را در دیده آهن کردنست
شکر چیست انعام دایم دیدنست
پس در آن انعام منعم دیدنست
علم چیست از ذره قافی کردنست
تا ابد گردش طوافی کردنست
زهد چیست آزاد دنیا بودنست
دیده بان راه عقبی بودنست
فقر چیست از گمرهی ره کردنست
وز دو عالم دست کوته کردنست
زرق چیست از نقطه ساکن بودنست
وز بلای خویش ایمن بودنست
رزق چیست از زهر قند آوردنست
آسمان را در کمند آوردنست
جوع چیست اصل دو عالم خوردنست
هم ز جوع آخر بزاری مردنست
روزه چیست از غیر درگه بستنست
ازوجود و از عدم ره بستنست
فرق چیست اندر جهان پیوستنست
ذره ذره چیز در جان بستنست
ذکر چیست از درد درمان بردنست
بر در دل نقب بر جان بردنست
قبله چیست آیات کبری دیدنست
ذره ذره روی مولی دیدنست
کعبه چیست اندر جوار افتادنست
تو بتو در ناف عالم زادنست
توشه چیست از کل کل پربودنست
پس تهی بر هیچ ره پیمودنست
حرف چیست از درد چیزی گفتنست
شیرمردی پیش حیزی گفتنست
قال چیست از قشر روغن خوردنست
کوزه را با آب روشن خوردنست
حیله چیست از عقل عزم جستنست
پنبه و آهن بهم پیوستنست
غصه چیست ازکور ره نادیدنست
در سقر برف سیه نادیدنست
قصه چیست از مشکلی آشفتنست
وانچه نتوان گفت هرگز گفتنست
شعر چیست این جمله در بگشادنست
شرح چندینی عجایب دادنست
گرچه بود اینجایگه جولان راز
مصلحت نبود سخن کردن دراز
هم برین صد بیت کردم اختصار
زانکه گر گویم بچربد از هزار
هر دلی را کین قدر معلوم شد
آن دگرها نرم تر از موم شد
چون صفات راه را پایان نبود
بیش از این گفتن مرا امکان نبود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق چیست از قطره دریا ساختن
عقل نعل کفش سودا ساختن
هوش مصنوعی: عشق چه چیز است؟ این‌که از یک قطره آب، دریایی بزرگ بسازی و یا اینکه با عقل، افکار و احساسات را به مانند نعل‌های کفش درآوری.
فکر چیست اسرار کلی حل شدن
کوه کندن در دل خردل شدن
هوش مصنوعی: فکر چیست؟ رازهایی که در آن نهفته است، مانند تبدیل شدن به کوه در دل یک دانه خردل.
ذوق چیست آگاه معنی آمدن
نه بتقوی نه بفتوی آمدن
هوش مصنوعی: ذوق به چه معناست؟ وقتی که به معنای واقعی چیزی می‌آید، نه به خاطر تقوا و نه به خاطر فتوا، بلکه به خاطر خودِ حقیقت آن چیز.
صحو چیست از خود بخود ره یافتن
پس زخود خود را منزه یافتن
هوش مصنوعی: صحو به معنای بیداری و آگاهی است. این بیت به مفهوم رسیدن به حالت بیداری و شناخت از طریق آزادسازی خود اشاره دارد. در این حالت، فرد می‌تواند از اشتباهات و محدودیت‌های خود فاصله بگیرد و به حقیقتی پیرامون خود دست یابد. بنابراین، بیداری واقعی به خودشناسی و پاک‌سازی از ناپاکی‌ها منجر می‌شود.
محو چیست ازخویش بی خویش آمدن
پس ز هر دو نیز درویش آمدن
هوش مصنوعی: فقدان خودی و ناپدید شدن از وجود، به معنای این است که انسان باید به مرحله‌ای برسد که بدون تعلقات و شناخت‌های فردی به زندگی بپردازد. او باید از هر دو سوی خود، یعنی نه فقط از ویژگی‌های مثبت و نه تنها از نقاط ضعف، آزاد شود و در این حالت به درویشی و سادگی دست یابد.
وجد چیست از صبح صادق خوش شدن
بی حضور آفتاب آتش شدن
هوش مصنوعی: وجد به معنای شور و شادی و شوق است. در اینجا به این موضوع اشاره دارد که چه می‌ارزد که انسان در صبح زود و در روشنایی صبح، شاد شود و بخواهد که بدون وجود نور خورشید یا گرمای آفتاب، دلی آتشین و پرشور داشته باشد. به نوعی بیانگر احساساتی است که می‌توانند با وجود یا عدم وجود عوامل خارجی به وجود آیند.
فقد چیست از صبح با شام آمدن
هم ز عشق خویش در دام آمدن
هوش مصنوعی: فقدان چیست وقتی که صبح و شام به هم می‌رسند؟ این خود عشق است که در دام افتاده و در این میان حضوری دارد.
عیب چیست از عین پرده ساختن
خویشتن را زنده مرده ساختن
هوش مصنوعی: عیب چیست از خود پرده درست کردن و به‌ظاهر زنده‌ای را مرده نشان دادن؟
شکر چیست از خار گل پنداشتن
جزو را نادیده کل پنداشتن
هوش مصنوعی: شکر چیست اگر بخواهیم بخشی از یک چیز را نادیده بگیریم و فقط به آن قسمت، یعنی خار گل، توجه کنیم؟ در این صورت نمی‌توانیم زیبایی و مفهوم کلی گل را درک کنیم.
عین چیست آئینه خویش آمدن
خویش را بی خویش در پیش آمدن
هوش مصنوعی: عین به معنای خود و حقیقت است. این جمله به این معناست که انسان باید به شناسایی و درک خود بپردازد، همانطور که در آینه خود را می‌بیند، و برای رسیدن به این شناخت باید از وابستگی‌های دیگر آزاد شود. در واقع، برای درک عمیق‌تر از خود، باید از دنیای بیرونی و موانع رها شود.
شوق چیست از خویش بیرون آمدن
بر امید مشک در خون آمدن
هوش مصنوعی: شوق یعنی رنگ و بویی از خود بی‌خبر شدن و با امیدی دلنشین، در عوج احساسات و عشقی عمیق غرق شدن.
لطف چیست از ذرهٔ ذره شدن
عذر کمتر ذره را غره شدن
هوش مصنوعی: لطف یعنی چه؟ وقتی کسی به خاطر کوچکترین نقصی عذرخواهی می‌کند، اما در عین حال از خود به خاطر آن نقص احساس غرور می‌کند.
قهر چیست ازمور پیل انگاشتن
پشهٔ را جبرئیل انگاشتن
هوش مصنوعی: قهر چیست، وقتی که یک پشه را با قدرت یک فیل مقایسه کنیم یا اینکه از روی اشتباه، آن را فرشته‌ای بزرگ تصور کنیم.
بسط چیست از هردو عالم سر زدن
خویش بر صد عالم دیگر زدن
هوش مصنوعی: بسط به چه معناست؟ این است که از هر دو دنیا بیرون آمده و بر صد دنیای دیگر سر بکشی و نگاه کنی.
قبض چیست ازجان و دل تن ساختن
خانه در سوراخ سوزن ساختن
هوش مصنوعی: قبض از جان و دل یعنی دوری و جدایی، و این‌که ساختن خانه در سوراخ سوزن به معنای تلاش برای انجام کارهای غیرممکن یا نامعقول است. به طور کلی، این بیان نشان‌دهنده تلاش برای دستیابی به چیزی است که امکان‌پذیر نیست.
قرب چیست اندر بر آتش شدن
یا چو پروانه شدن تا خوش شدن
هوش مصنوعی: قرب چیست؟ آیا آتش گرفتن و یا همانند پروانه شدن برای رسیدن به خوشی است؟
بعد چیست ازجسم جان انگاشتن
قعر دوزخ آسمان انگاشتن
هوش مصنوعی: بدون بدن، جان به چه معناست؟ آیا می‌توان عمق جهنم را به آسمان تبدیل کرد؟
خوف چیست از امن آزاد آمدن
در بهشت عدن ناشاد آمدن
هوش مصنوعی: ترس از این چیست که انسان به بهشت عدن وارد شود، در حالی که با دل ناخوش و نارضایتی به آن جا برود؟
عمر چیست از مرگ بیرون زیستن
مرگ از پس کردن اکنون زیستن
هوش مصنوعی: عمر چه ارزشی دارد اگر فقط در انتظار مرگ باشیم؟ زندگی واقعی زمانی است که از لحظه‌ moment خود استفاده کنیم و اکنون را درک کنیم، به جای اینکه دائما به فکر مرگ و پایان زندگی باشیم.
عیش چیست از زندگی مرده شدن
پیش هر دردی پس پرده شدن
هوش مصنوعی: زندگی چه لذتی دارد وقتی برای هر دردی به جای رویارویی با آن، به پنهان شدن می‌پردازیم؟
وقت چیست از یک سر موی آمدن
صد بلا چون موی در روی آمدن
هوش مصنوعی: زمان چه معنا دارد وقتی که در یک سر موی آمدن، صد بلا و مشکل به اندازه‌ی موی روییده است.
حال چیست از نفس متواری شدن
پس به استقبال جباری شدن
هوش مصنوعی: حال انسان چگونه است وقتی که از خود دور می‌شود و به استقبال قدرتی بزرگ و تسلط بر خود می‌رود؟
راه چیست از جان پناهی یافتن
گنج را دزدیده راهی یافتن
هوش مصنوعی: راه چیست؟ چطور می‌توان از زندگی پناهی پیدا کرد و گنجی را که دزدیده شده، به دست آورد؟
سیر چیست از جزو خود بیرون شدن
ذرهگی بگذاشتن گردون شدن
هوش مصنوعی: سیر به معنای حرکت کردن یا تغییر وضعیت است؛ یعنی در واقع فرایندی که یک ذره کوچک از بخش خود جدا می‌شود و به یک کل بزرگ‌تر تبدیل می‌شود، مشابه این است که فردی از محدوده خود خارج می‌شود و به زندگی وسیع‌تری وارد می‌شود.
حب چیست از پیش جان برخاستن
پیش جانان جان فشان برخاستن
هوش مصنوعی: عشق چیست؟ این است که از قبل از وجود خود برمی‌خیزیم و برای معشوق خود جان‌فشانی می‌کنیم.
انس چیست از خود رهائی یافتن
در سویدا آشنائی یافتن
هوش مصنوعی: انس یعنی اینکه آدمی از خود رهایی یابد و در اعماق وجود دیگری با او آشنا شود.
مهر چیست از سنگ پستان ساختن
طفل خود را هر دو کیهان ساختن
هوش مصنوعی: عشق چیست که از سختی و خشکی کار می‌سازد، در حالی که برای پرورش فرزند خود، هر دو دنیای معنوی و مادی را ایجاد می‌کند؟
وصل چیست از نیستی هست آمدن
پس ازین هر دو برون مست آمدن
هوش مصنوعی: وصل چیست؟ از عدم به وجود آمدن، و بعد از این هر دو به پهندگیدن و گیجی به سر می‌زند.
نفخه چیست از لا هو الا هو شدن
پس دو عالم ناف یک آهو شدن
هوش مصنوعی: نفخه چه چیزی است جز وارد شدن به دنیای وجود خداوند، و در نتیجه این دو جهان تبدیل به جانداری خواهند شد که شبیه به آهو است.
شرح چیست از غش بتحقیق آمدن
موی را چون قرع و انبیق آمدن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی موی حقیقت و واقعیت به وجود می‌آید، حالت و ظاهری خاص پیدا می‌کند که شبیه به چیزی است که در علم و تجربه به دست می‌آوریم. در واقع، این حالت، نمایانگر باریک‌بینی و دقت در درک حقیقت است، همچون چیزی که در فرآیندهای آزمایشگاهی و علمی به دست می‌آید.
شرم چیست از لطف ناآمیختن
سایهٔ خود دیدن و بگریختن
هوش مصنوعی: شرم چیست در این که انسان از خوشی و محبت دیگران، برای خود سایه‌ای ایجاد نکند و در عوض دوری کند؟
چاره چیست از بود نابود آمدن
پس بهیچ از جمله خشنود آمدن
هوش مصنوعی: چاره‌ای نیست جز اینکه از وجود نابود شوند، زیرا هیچ‌کس از این وضعیت راضی نخواهد بود.
جهد چیست از دیده دریا ریختن
در روش از آب گرد انگیختن
هوش مصنوعی: تلاش کردن و زحمت کشیدن، مانند این است که قطره‌ای از دریا را در روشنایی روز بریزی و سپس آب را به گرد و غبار تبدیل کنی.
جذبه چیست از یک نظر ذره شدن
بر پر جبریل بر سدره شدن
هوش مصنوعی: جذبه به چه معنایی است که از یک زاویه، ذره‌ای شدن و بر روی پر جبریل نشستن به سدره رسیدن را به همراه دارد؟
جود چیست از جمله با هیچ آمدن
هیچ را فی الجمله بی پیچ آمدن
هوش مصنوعی: بخشش چیست جز آنکه با وجودِ هیچ، هیچ را به طور کامل بی‌زحمت و بدون پیچیدگی به شما تقدیم کند.
عدل چیست انصاف خود را خواستن
هیچ انصاف از کسی ناخواستن
هوش مصنوعی: عدل یعنی اینکه انصاف را از خود بخواهی و در عین حال از دیگران توقع انصاف نداشته باشی.
فضل چیست اسرار را محرم شدن
تا ابد جان پیش صورت کم شدن
هوش مصنوعی: فضل به معنای نعمت و برکت است. اینجا به این نکته اشاره می‌شود که با داشتن ویژگی‌هایی خاص، فرد به اسرار درونی و عمیق آگاه می‌شود و این آگاهی باعث می‌شود که او تا همیشه جانش را در برابر ظواهر دنیوی کاهش دهد و به عمق وجودی خود توجه کند. به نوعی، با رسیدن به درک و فهمی عمیق‌تر، فرد می‌تواند از دنیا و ظواهر آن فاصله بگیرد.
ذوق چیست از وعده شبنم داشتن
چشم بر دریای اعظم داشتن
هوش مصنوعی: ذوق به معنای لذت و شوق است و در اینجا اشاره دارد به لذتی که از امید و وعده‌ای که شبنم به ما می‌دهد می‌آید. داشتن چشم بر دریای اعظم به معنای توجه و امید به چیزهای بزرگ و عمیق‌تر است. به طور کلی این بیت بیانگر این است که آدمی با داشتن امید و درکی عمیق از طبیعت و زندگی، می‌تواند لذت ببرد و ارزیابی کنه که زیبایی‌ها در چه چیزهایی نهفته است.
امر چیست از بندگی جان داشتن
ذره ذره محو فرمان داشتن
هوش مصنوعی: امر چیست؟ یعنی چه چیزی است که به ما می‌گوید از بندگی و اطاعت جان خود را ذره ذره از دست بدهیم و در عین حال همواره تابع فرمان باشیم؟
نهی چیست از درد در دیر آمدن
غیر دیدن در ولا غیر آمدن
هوش مصنوعی: دردی که از تأخیر در آمدن به جمع و دیدار دیگران به وجود می‌آید، چه چیزی جز این است که در عدم حضور و دوری از آنان، احساس تنهایی و رنج می‌کنیم؟
حسن چیست از رشح سرگردان شدن
در رخ انموذجی حیران شدن
هوش مصنوعی: زیبایی چیست که باعث می‌شود انسان در دیدن چهره دلربا و جذاب دیگران، دچار حیرت و شگفتی شود؟
قبح چیست آئینه را پشت آمدن
از همه تن با یک انگشت آمدن
هوش مصنوعی: قبح به معنای زشتی یا ناپسندی است. این بیت اشاره دارد به ناپسند بودن یا موجه نبودن بعضی رفتارها. مثلاً، این که در یک جمع یا سطح بالا، به جای ورود مؤدبانه و با احترام، با یک حالت نامناسب و بی‌توجهی جلو برویم. در واقع، حرکتی که نشان‌دهنده بی‌احترامی به خود و دیگران باشد، درست نیست.
نفع چیست از شمع کار آموختن
جمله را افروختن خود سوختن
هوش مصنوعی: یاد دادن به دیگران و روشنی بخشیدن به آن‌ها چه فایده‌ای دارد، اگر خودت در این راه بسوزی و آسیب ببینی؟
صبر چیست آتش مزاجی داشتن
سوختن مردن همه بگذاشتن
هوش مصنوعی: صبر به معنای داشتن حرارت و احساسات درونی است که باعث می‌شود انسان ناراحتی و درد را تحمل کند. در این حالت، فرد می‌تواند با چالش‌ها و سختی‌ها روبرو شود و با وجود تمام مشکلات، ادامه دهد و زخم‌ها و رنج‌های خود را فراموش کند.
جد چیست از جان وفادار آمدن
بس بیک یک موی در کار آمدن
هوش مصنوعی: نسبت به دنیا و جوانمردی، وفادار بودن به کسی از جان و دل ارزشمندتر است، حتی اگر کوچک‌ترین چیزها هم در این راه به میان بیاید.
هزل چیست آب فراست ریختن
یا گلابی بر نجاست ریختن
هوش مصنوعی: هزل به معنای بیهودگی و کار بی‌هدف است؛ مانند این که آب یخ را به چیزی گرانبها بریزیم یا بر آلودگی‌ها، گلابی بفشانیم. در واقع، این کارها نشان‌دهنده ناپسند بودن رفتارهایی است که بی‌فایده و ناپسند هستند.
سهو چیست از پرده بر در ماندن
زیر باران خفتن و تر ماندن
هوش مصنوعی: سهو به معنای اشتباه و خطا است. در اینجا به این اشاره می‌شود که چه ایرادی دارد اگر کسی از زیر باران به طور غیرعمدی در مکانی بماند و به خواب برود و در نتیجه خیس شود. این نشان‌دهنده بی‌توجهی یا غفلت در برابر شرایط خارجی است.
حلم چیست از ذروهٔ عرش آمدن
گاو و ماهی را بهم فرش آمدن
هوش مصنوعی: حلم به معنای بردباری و خویشتن‌داری است که از بلندترین جایگاه عرش (آسمان) فرود آمده و باعث می‌شود که دو موجود مختلف، مثل گاو و ماهی، با هم در کنار یکدیگر قرار بگیرند و از زندگی مشترک لذت ببرند.
توبه چیست اینجمله را درهم زدن
خیمه زین عالم بدان عالم زدن
هوش مصنوعی: توبه یعنی این که از زندگی و رفتارهای اشتباه گذشته خود دست بکشی و به نوعی پایه‌های زندگی‌ات را دوباره بسازی. چون این دنیا فقط یک پناهگاه موقتی است و باید از آن به خوبی استفاده کنی تا به دنیای اصلی برسی.
سجده چیست از ننگ خود در گل شدن
در دل گل عرش جان حاصل شدن
هوش مصنوعی: سجده کردن یعنی اینکه از شرم و ننگ خود در خاک و گلی فرو بروی، تا از این طریق به روح والایی برسد و به حقیقت وجودی دست یابی.
قصد چیست از دیده کوری ساختن
مردمک سوراخ موری ساختن
هوش مصنوعی: منظور این بیت این است که چرا برخی به عمد می‌خواهند انسان‌ها را از دیدن حقیقت‌ها محروم کنند و به آن‌ها آسیب برسانند، مانند اینکه حفره‌ای در چشمانشان ایجاد کنند تا نتوانند خوب ببینند.
حج چیست از پا و سر بیرون شدن
کعبهٔ دل جستن و در خون شدن
هوش مصنوعی: حج به معنای انجام اعمال ظاهری و رفتن به مکان‌های مقدس نیست، بلکه اشاره به تلاش برای رسیدن به عمق وجودی انسان و جستجوی حقیقت در دل و روح دارد. در این مسیر، انسان باید از خودگذشتگی کند و به نوعی دگرگونی و تحول عمیق دست یابد.
عفو چیست آزار جان برداشتن
جرم خلقان جرم خود پنداشتن
هوش مصنوعی: بخشودگی چیست؟ یعنی رنجاندن دیگران و سپس خیال کردن که خود گناهکار هستیم.
کبر چیست آبی بهاون کوفتن
وز منی بر دوست و دشمن کوفتن
هوش مصنوعی: کبر یعنی چه؟ آیا فقط سنگینی و فخر فروشی به دیگران است؟ یا اینکه انسان از خود برتری و بزرگ‌منشی را به دیگران نشان دهد، چه به دوستان و چه به دشمنان؟
عجب چیست آهن ز گرمی سوختن
دیو را ابلیستی آموختن
هوش مصنوعی: عجب در اینجا به معنای شگفتی است. این بیت به بیان این می‌پردازد که چطور دیو یا موجودی شرور توانسته است از یک دمای گرم و سوزان، آهن را ذوب کند و این فرآیند را به ابلیس بیاموزد. به عبارت دیگر، چگونگی یادگیری یا تسلط بر یک مسئله دشوار، همچون ذوب کردن آهن، به نوعی شگفتی اشاره دارد. این مفهوم می‌تواند به تلاش برای به دست آوردن قدرت و توانایی در شرایط سخت و غیرمنتظره نیز اشاره داشته باشد.
جنگ چیست از جان عنانی داشتن
هر سر موئی سنانی داشتن
هوش مصنوعی: جنگ یعنی داشتن تسلط بر نفس و احساسات، حتی در کوچک‌ترین جزئیات. هر شخصی که در زندگی خود کنترل و اراده‌ای را از خود نشان دهد، در واقع در حال مبارزه و جنگ است.
صلح چیست از ذات خود پنهان شدن
سایه گشتن نیک و بد یکسان شدن
هوش مصنوعی: صلح چیست؟ در حقیقت، صلح به معنای پنهان شدن از ذات واقعی خود و از بین رفتن تفاوت‌های نیک و بد است، به طوری که هر دو به یک درجه قرار می‌گیرند.
خشم چیست از خود خیالی داشتن
دوزخی را بر سفالی داشتن
هوش مصنوعی: خشم و ناراحتی چه معنایی دارد وقتی که تنها یک تصور از یک دوزخ و آتش در ذهن داریم، در حالی که حقیقتاً تنها بر روی خاک نشسته‌ایم؟
کینه چیست از سینه زندان کردنست
اژدها در حقه پنهان کردنست
هوش مصنوعی: کینه مانند نگه داشتن یک اژدهای خطرناک در دل است که به طور مخفیانه در حال پرورش و رشد است.
بخل چیست از تشنگی جان دادنست
همچو بوتیمار بحر افتادنست
هوش مصنوعی: بخل مانند این است که از تشنگی جان بسپاری، درست مانند بوتیماری که در دریا غرق می‌شود.
جبن چیست از سایهٔ پژمردنست
چون شکوفه از دمی افسردنست
هوش مصنوعی: ترس چیست جز آنکه از پژمردن و زوال بگریزیم، مانند شکوفه‌ای که از لحظه‌ای پژمرده شدن هراسان است.
مکر چیست از زهر حلوا کردنست
وانگه آن حلوا ز سودا خوردنست
هوش مصنوعی: حیله و نیرنگ چیست جز این که نشانی از شیرینی ظاهری دارد و در واقع، نتیجه‌اش درد و رنج است.
امن چیست از جان طمع ببریدنست
خویش را چون سایه بیجان دیدنست
هوش مصنوعی: امنیت واقعی در این است که انسان از آرزوهای دنیوی و طمع ورزی رهایی یابد، چون این طمع مانند سایه‌ای بی‌جان است که در از دست دادن خویشتن خود را نشان می‌دهد.
ذل چیست از نفس پاک افتادنست
زیر پای سگ چو خاک افتادنست
هوش مصنوعی: ذلت به معنای پایین آمدن از مقام والای انسانی است، همانند این که یک انسان شریف و پاک، خود را به پای سگی می‌اندازد و با خاک تفاوتی ندارد. این تصویر نشان می‌دهد که درچنین وضعیتی، انسان به ذلت و فروتنی سختی مبتلا می‌شود.
عز چیست از نیک خود گردیدنست
در معز خویش خود را دیدنست
هوش مصنوعی: عزت چیست؟ جز این که با نیکی و خوبی رفتار کردن، و در نهایت خود را در مقام والایی مشاهده کردن است.
صدق چیست در راستی به بودنست
در کمانی سر بسر زه بودنست
هوش مصنوعی: راستی و صداقت به این معناست که وجود انسان در عمق خود، حقیقتی است که به طور کامل در وجودش نمایان می‌شود. این نشان می‌دهد که صداقت تنها ظاهری نیست، بلکه وجودی است که در تمام ابعاد زندگی فرد تجلی می‌یابد.
کذب چیست از یخ فقع جوشیدنست
تیر را اندر کمان پوشیدنست
هوش مصنوعی: دروغ مثل این است که یخ در حال ذوب شدن بخواهد جوش بیاید یا مانند این است که تیر در کمان پنهان شود.
حرص چیست از جهل گرد آوردنست
چون شود کوهی بزیرش مردنست
هوش مصنوعی: حرص و طمع به جمع‌آوری چیزها از روی نادانی و جهل است، زیرا در نهایت، این خساست و طمع باعث سقوط و نابودی انسان می‌شود.
ذنب چیست از راه سر پیچیدنست
با نجاست مشک در پیچیدنست
هوش مصنوعی: گناه چیست از اینکه ناپاکی در مسیر زندگی وجود دارد، همانطور که عطر مشک نیز ممکن است در جایی آلوده شود.
قطع چیست از جان بسفل افتادنست
شیشهٔ از دست طفل افتادنست
هوش مصنوعی: قطع کردن یا جدا شدن از چیزی مثل این است که شیشه‌ای از دست کودکی بیفتد و بشکند. این تصویر نشان می‌دهد که جدایی یا افتادگی می‌تواند دردناک و آسیب‌زننده باشد.
حدس چیست اصل خدائی دیدنست
صدق صبح آشنائی دیدنست
هوش مصنوعی: حدس می‌زنم که حقیقت وجود خداوند، همانند روشنایی صبح، در آگاهی و شناخت ما نمایان است.
طبع چیست از گل بگل افتادنست
همچو خر بر یک نسق استادنست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که طبیعت انسان از قشنگی به قشنگی دیگر منتقل می‌شود، مانند اینکه یک خر به یک شیوه خاصی ایستاده است. در واقع، به زیبایی و تحولی که در طبیعت وجود دارد، اشاره می‌کند.
یأس چیست آزردن دلخستگانست
هم بریدن از همه پیوستگانست
هوش مصنوعی: یأس به معنی ناامیدی و دلسردی است و به شکل ناخوشایندی به دل کسانی که از مشکلات رنج می‌برند، آسیب می‌زند. همچنین یأس به معنای قطع ارتباط و جدایی از هر آنچه که انسان را به زندگی و ارتباطاتش متصل می‌سازد، نیز به حساب می‌آید.
ضعف چیست از ضعف زیر افتادنست
قوت پیلی را بموری دادنست
هوش مصنوعی: ضعف به معنای تحت فشار قرار گرفتن و از پا افتادن است، در حالی که قدرت واقعی در این است که بتوانیم نیرویی بزرگ را تحت کنترل و مدیریت خود درآوریم.
کشف چیست از خاک در خون جستنست
وز درون پرده بیرون جستنست
هوش مصنوعی: کشف، به معنای نمایان شدن حقیقت، از زحمت و رنج کشیدن در دنیای مادی ناشی می‌شود و به نوعی به معنای تلاش برای رسیدن به حقیقت است. این جستجو نیازمند تلاش و فداکاری عمیق است و از دل پرده‌ها و محدودیت‌ها به سمت نور و آگاهی حرکت می‌کند.
برچیست از تشنگی خود مردنست
جمله را سیراب احسان کردنست
هوش مصنوعی: هر کس که از تشنگی بمیرد، نشان می‌دهد که باید دیگران را سیراب کند و به آنها کمک کند.
وعظ چیست از کوه چشمه زادنست
گفتنت وصفیت آندادنست
هوش مصنوعی: وعظ و موعظه چیست جز اینکه از دل کوه، چشمه‌ای زنده و جاری می‌شود؟ یعنی وقتی تو در حال بیان نکته‌ای هستی، در واقع در حال توصیف خاصیت و ویژگی‌های آن موضوع هستی.
صمت چیست ازدام هستی جستنست
هر دو لب از ما سوی اللّه بستنست
هوش مصنوعی: آرامش و سکوت، در واقع فرار از دام‌های وجود است؛ زمانی که انسان لب‌هایش را از هر چیزی جز خداوند می‌بندد.
خلق چیست از خاک مفرش کردنست
با سگان همکاسگی خوش کردنست
هوش مصنوعی: انسان‌ها فقط از خاک ساخته شده‌اند و زندگی کردن با افرادی که از نظر اخلاق و رفتار مناسب نیستند، به نوعی هم‌نشینی با افراد بی‌ارزش است.
ربح چیست از بند مطلق گشتنست
فانی خود باقی حق گشتنست
هوش مصنوعی: سود واقعی در این است که از قید و بندهای دنیوی رهایی یابیم و به حقیقت وجودی خود، که باقی و جاودان است، پی ببریم و به سوی حقیقت مطلق برویم.
خسر چیست از جهل گوهر سودنست
یک نفس مشغول هستی بودنست
هوش مصنوعی: انسان بدانید که جهل و نادانی او را از ارزش و جایگاه واقعی‌اش دور می‌کند. برعکس، با صرف یک لحظه در آگاهی و فهمیدن، به حقیقت و مفهوم زندگی نزدیک‌تر می‌شود.
صبر چیست آهن سکاهن کردنست
پشم را در دیده آهن کردنست
هوش مصنوعی: صبر یعنی این که مانند آهن که با حرارت و تلاش به شکل و فرم جدیدی در می‌آید، ما نیز باید در برابر مشکلات و سختی‌ها مقاوم باشیم و بتوانیم به آرامی و با پشتکار به هدف خود دست یابیم. این به معنای تسلط بر خود و ایجاد تغییر در شرایط دشوار است.
شکر چیست انعام دایم دیدنست
پس در آن انعام منعم دیدنست
هوش مصنوعی: شکر چیست؟ خواری نشانه‌ای است از بخشش مداوم. پس در این بخشش، خود بخشنده قابل مشاهده است.
علم چیست از ذره قافی کردنست
تا ابد گردش طوافی کردنست
هوش مصنوعی: علم چیست؟ از ذره‌ای شروع می‌شود و تا ابد ادامه دارد، به گونه‌ای که انسان هر لحظه در حال چرخش و تکرار آن است.
زهد چیست آزاد دنیا بودنست
دیده بان راه عقبی بودنست
هوش مصنوعی: زهد به معنای آزاد بودن از وابستگی به دنیا و دارایی‌های آن است. به عبارت دیگر، زاهد کسی است که به راحتی از لذایذ دنیوی می‌گذرد و همواره به گذشته خود و اعمالش توجه دارد تا از مسیر صحیح زندگی خارج نشود.
فقر چیست از گمرهی ره کردنست
وز دو عالم دست کوته کردنست
هوش مصنوعی: فقر یعنی اینکه انسان از راه راست خود منحرف شود و از هر دو دنیا بی‌بهره بماند.
زرق چیست از نقطه ساکن بودنست
وز بلای خویش ایمن بودنست
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که زرق و برق و بی‌پایه بودن به دلیل عدم تحرک و ایمن بودن از مشکلات و نگرانی‌هاست. در حقیقت، اشاره می‌شود که ماندن در یک جا و فرار از چالش‌ها، نه تنها باعث آرامش نمی‌شود، بلکه به نوعی فریبنده است و انسان را از واقعیت دور می‌کند.
رزق چیست از زهر قند آوردنست
آسمان را در کمند آوردنست
هوش مصنوعی: رزق چیست جز آنکه نعمت‌های زیبا و شیرین را به دست آوردن و آن را به زحمت و تلاش به دست آوردن است.
جوع چیست اصل دو عالم خوردنست
هم ز جوع آخر بزاری مردنست
هوش مصنوعی: گرسنگی چیست؟ اصل زندگی در این است که بخوریم. از همین گرسنگی است که انسان در نهایت از دنیا می‌رود.
روزه چیست از غیر درگه بستنست
ازوجود و از عدم ره بستنست
هوش مصنوعی: روزه از این است که انسان به دنیای خارج وابسته نباشد و خود را از اثرات وجودی و عدمی دور کند.
فرق چیست اندر جهان پیوستنست
ذره ذره چیز در جان بستنست
هوش مصنوعی: تفاوت در این است که در جهان، پیوستن به یکدیگر به صورت تدریجی و آرام انجام می‌شود، در حالی که جمع‌آوری و کنار هم قرار گرفتن چیزها روح و جان را به وجود می‌آورد و به آن معنا می‌بخشد.
ذکر چیست از درد درمان بردنست
بر در دل نقب بر جان بردنست
هوش مصنوعی: ذکر چیست؟ یعنی یاد کردن و یادآوری. این کار چه تاثیری دارد؟ به این معناست که یادآوری و ذکر کردن می‌تواند دردها را کاهش دهد و به درمان دل کمک کند. در واقع، ذکر کردن می‌تواند روح و جان انسان را آرامش بخشد و از مشکلات و دردها دور کند.
قبله چیست آیات کبری دیدنست
ذره ذره روی مولی دیدنست
هوش مصنوعی: قبله یعنی چرخش به سمت نشانه‌های بزرگ الهی، یعنی ملاقات با وجود مولا در جزئیات و کمالات او.
کعبه چیست اندر جوار افتادنست
تو بتو در ناف عالم زادنست
هوش مصنوعی: کعبه چیست جز آنکه در کنار آن قرار بگیری؛ تو خود در بین عالم به دنیا آمده‌ای.
توشه چیست از کل کل پربودنست
پس تهی بر هیچ ره پیمودنست
هوش مصنوعی: توشه یعنی زاد و توشه‌ای که برای سفر آماده کرده‌ایم. اگر این توشه پر نباشد و خالی باشد، نمی‌توان به هیچ راهی سفر کرد. در واقع، برای هر سفر یا مسیر، باید آماده باشیم و لوازم لازم را داشته باشیم تا بتوانیم موفقیت‌آمیز پیش برویم.
حرف چیست از درد چیزی گفتنست
شیرمردی پیش حیزی گفتنست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی کسی از درد و رنج خود سخن می‌گوید، در واقع از عواطف و احساساتش پرده برمی‌دارد. همچنین، بیان کردن مشکلات و چالش‌ها به نوعی شجاعت و دلیر بودن نیاز دارد. در واقع، نشان دادن احساسات و گفتن مشکلات، نیاز به قدرت روحی دارد.
قال چیست از قشر روغن خوردنست
کوزه را با آب روشن خوردنست
هوش مصنوعی: گفتن این است که قشر روغن به معنی نشانه‌های سطحی و زودگذری است که ما در زندگی می‌بینیم. مانند کوزه‌ای که با آب شفاف پر شده است، نشان می‌دهد که حقیقت و عمق موضوع در درون آن نهفته است، در حالی که آنچه در ظاهر به چشم می‌آید، واقعیت اصلی را منعکس نمی‌کند.
حیله چیست از عقل عزم جستنست
پنبه و آهن بهم پیوستنست
هوش مصنوعی: حیله به معنای تدبیر و چاره‌اندیشی است. در اینجا اشاره به این دارد که هنر واقعی در این است که عقل و اراده را به کار گیریم تا به نتیجه‌ای مطلوب دست یابیم، حتی اگر این نتیجه حاصل جمع دو چیز کاملاً متفاوت باشد، مانند پنبه و آهن که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. یعنی با ترکیب و تفکر درست، می‌توان به اهداف بزرگ و مفیدی رسید.
غصه چیست ازکور ره نادیدنست
در سقر برف سیه نادیدنست
هوش مصنوعی: غم و اندوه چه معنایی دارد وقتی که به خاطر دوری و ناکامی در دیدن محبوب، در آتش و مشکلات زندگی گرفتار شویم؟ درد و رنج ناشی از این دوری شبیه برف سیاهی است که در دوزخ دیده می‌شود.
قصه چیست از مشکلی آشفتنست
وانچه نتوان گفت هرگز گفتنست
هوش مصنوعی: قصه از کجاست که به دلایل پیچیده‌ای که دارد، انسان را دچار سردرگمی می‌کند و آنچه نمی‌توان به زبان آورد، همواره در دل نهان است.
شعر چیست این جمله در بگشادنست
شرح چندینی عجایب دادنست
هوش مصنوعی: شعر به نوعی ابراز احساسات و تفکرات است که با واژه‌ها و معانی خاص، دنیای شگفت‌انگیزی را به تصویر می‌کشد. این هنر می‌تواند به توصیف زیبایی‌ها، ناشناخته‌ها و شگفتی‌هایی بپردازد که در زندگی وجود دارند.
گرچه بود اینجایگه جولان راز
مصلحت نبود سخن کردن دراز
هوش مصنوعی: هرچند این مکان محلی است برای افشا کردن رازها، اما مناسب نیست که درباره آن به تفصیل صحبت کنیم.
هم برین صد بیت کردم اختصار
زانکه گر گویم بچربد از هزار
هوش مصنوعی: من برای این موضوع، هزار بیت را به اختصار بیان کرده‌ام، چون اگر بخواهم مفصل توضیح دهم، بسیار طولانی خواهد شد.
هر دلی را کین قدر معلوم شد
آن دگرها نرم تر از موم شد
هوش مصنوعی: هر دلی وقتی ارزش واقعی خود را فهمید، دیگران نسبت به آن نرم‌تر و ملایم‌تر خواهند شد.
چون صفات راه را پایان نبود
بیش از این گفتن مرا امکان نبود
هوش مصنوعی: از آنجا که ویژگی‌های راه پایانی ندارد، نمی‌توانم بیش از این صحبت کنم.

حاشیه ها

1396/03/27 21:05
نادر..

روزه چیست از غیر درگه بستنست
ازوجود و از عدم ره بستنست ..
مراقبت.. care ..

1398/12/24 10:02
امیرالملک

سودای عشق عطار را به همین بیت بس بود
سجده چیست از ننگ خود در گل شدن
در دل گل عرش جان حاصل شدن