عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۸۴

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>از عشق تو آمدم به جان چتوان کرد</p></div>
<div class="m2"><p>سرگشته شدم گرد جهان چتوان کرد</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>چیزی که ز مین و آسمان تشنه بدانْسْتْ</p></div>
<div class="m2"><p>من سیر نمیشوم از آن چتوان کرد</p></div></div>

شمارهٔ ۸۵

از عشق تو آمدم به جان چتوان کرد
سرگشته شدم گرد جهان چتوان کرد
چیزی که ز مین و آسمان تشنه بدانست
من سیر نمیشوم از آن چتوان کرد

هوش مصنوعی: شاعر از عشق معشوق به سختی‌ها و گیجی‌های زندگی اشاره می‌کند. او به این فکر می‌کند که با وجود تلاش‌ها و جستجوها، هنوز عطش عشق در دلش پایان نمی‌یابد و نمی‌داند چه باید کرد.

شمارهٔ ۸۳

از عشق تو آمدم به جان چتوان کرد
سرگشته شدم گرد جهان چتوان کرد
چیزی که ز مین و آسمان تشنه بدانْسْتْ
من سیر نمیشوم از آن چتوان کرد

شمارهٔ ۸۴

هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو، راهی این مسیر شدم و حالا گیج و سردرگم در دنیا هستم و نمی‌دانم چه باید کرد.

از عشق تو آمدم به جان چتوان کرد

سرگشته شدم گرد جهان چتوان کرد

هوش مصنوعی: چیزی که من به آن نیاز دارم و از زمین و آسمان می‌خواهم، مرا سیراب نمی‌کند؛ چه کار می‌توانم بکنم؟

چیزی که ز مین و آسمان تشنه بدانْسْتْ

من سیر نمیشوم از آن چتوان کرد

شمارهٔ ۸۴

اطلاعات

برگردان به زبان ساده