گنجور

شمارهٔ ۳۴

مستم ز می عشق و خراب افتاده
برخاسته دل بیخور و خواب افتاده
در دریایی که آنست در سینهٔ ما
جان رفته و تن بر سر آب افتاده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مستم ز می عشق و خراب افتاده
برخاسته دل بیخور و خواب افتاده
هوش مصنوعی: در حال حاضر تحت تأثیر عشق و شراب هستم و حالتی سرگشته و آشفته دارم. دل من در حالی که هنوز مست و خواب آلود است، دوباره بیدار شده است.
در دریایی که آنست در سینهٔ ما
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
هوش مصنوعی: در دل ما یک دریا نهفته است و جان ما در آن غرق شده، در حالی که بدن‌مان بر سطح آب باقی مانده است.