شمارهٔ ۳۳
تا بود مجال گفت، جان، دُرها سفت
وز گلبن اسرار یقین، گلها رُفت
جانا! جانم میزند از معنی موج
لیکن چه کنم چو مینیاید در گفت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا بود مجال گفت، جان، دُرها سفت
وز گلبن اسرار یقین، گلها رُفت
هوش مصنوعی: تا زمانی که فرصت برای سخن گفتن وجود دارد، حقیقتها را محکم و استوار در دل خود نگهدار. همچنین از باغ اسرار یقین، زیباییها و آموزههای ناب را به دست آور.
جانا! جانم میزند از معنی موج
لیکن چه کنم چو مینیاید در گفت
هوش مصنوعی: دوست عزیز! جانم از عمق مفهوم زندگانی پر از احساس میتپد، اما چه کنم که وقتی عشق به زبان میآید، نمیتوانم چیزی بگویم.