عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۶

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>پروانه به شمع گفت: من بیش از تو</p></div>
<div class="m2"><p>خون میگریم به درد بر خویش از تو</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>چون تو سر زندگی نداری اینجا</p></div>
<div class="m2"><p>در پای تو مُردم و شدم پیش از تو</p></div></div>

فانوس خیال » تصویر 3476 - عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۶

مختارنامه مجموعه رباعیات به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی - فرید الدین عطار نیشابوری - تصویر ۳۲۱

شمارهٔ ۷

پروانه به شمع گفت من بیش از تو
خون میگریم به درد بر خویش از تو
چون تو سر زندگی نداری اینجا
در پای تو مردم و شدم پیش از تو

هوش مصنوعی: در این شعر، پروانه به شمع می‌گوید که او بیشتر از شمع رنج می‌برد و به خاطر عشقش دلی شکسته دارد. پروانه احساس می‌کند که شمع زندگی ندارد و او برای عشقش جان داده و پیش از شمع مرده است.

شمارهٔ ۵

شمارهٔ ۶

هوش مصنوعی: پروانه به شمع گفت: من از تو بیشتر دردم را حس می‌کنم و بابت آن اشک می‌ریزم.

پروانه به شمع گفت: من بیش از تو

خون میگریم به درد بر خویش از تو

هوش مصنوعی: زمانی که تو هیچ شور و نشاطی در زندگی‌ات نداری، من در برابر تو بی‌روح و مرده‌ام و از قبل از تو این احساس را تجربه کرده‌ام.

چون تو سر زندگی نداری اینجا

در پای تو مُردم و شدم پیش از تو

شمارهٔ ۶

اطلاعات

برگردان به زبان ساده