شمارهٔ ۶۲
شمع آمد و گفت: جان من پُردرد است
زین اشک که آتشم به روی آورده است
دی شهد همی خوردم و امروز آتش
تا درد همو خورد که صافی خورده است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شمع آمد و گفت: جان من پُردرد است
زین اشک که آتشم به روی آورده است
هوش مصنوعی: شمع به سخن آمد و گفت: زندگیام پر از درد و رنج است به خاطر این اشکهایی که آتش در من ایجاد کرده است.
دی شهد همی خوردم و امروز آتش
تا درد همو خورد که صافی خورده است
هوش مصنوعی: من امروز آتش را میچشم، در حالی که دیروز شیرینی عسل را تجربه کرده بودم؛ این درد را احساس میکنم چون آنکه شربت خالصی نوشیده، اکنون به تلخی گرفتار شده است.

عطار