گنجور

شمارهٔ ۱۱

شمع آمد وگفت: در دلم خون افتاد
کز پرده ز بیم سوز بیرون افتاد
من در هوس آتش و کس آگه نیست
تا در سرِ من چنین هوس چون افتاد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمع آمد وگفت: در دلم خون افتاد
کز پرده ز بیم سوز بیرون افتاد
هوش مصنوعی: شمع به من گفت که در قلب من غم و اندوهی به وجود آمده است، زیرا از ترس سوز و شعله‌اش، پرده‌ای که مرا پوشانده بود کنار رفته است.
من در هوس آتش و کس آگه نیست
تا در سرِ من چنین هوس چون افتاد
هوش مصنوعی: من در آرزوی آتش و سوز و حرارت هستم، اما هیچ‌کس از این حال و هوس من خبر ندارد؛ در حالی که این آرزو در درون من به وجود آمده است.