گنجور

شمارهٔ ۱۰۰

من شمع توام که گر بسوزم صد بار
گویی که ز صد رسیده نوبت به هزار
چون شمع نداریم زمانی بیکار
تا میسوزم به درد و میگریم زار

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من شمع توام که گر بسوزم صد بار
گویی که ز صد رسیده نوبت به هزار
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که اگر بارها بسوزم، همیشه این حس را دارم که بار دیگر از نو زنده می‌شوم و این چرخه ادامه دارد.
چون شمع نداریم زمانی بیکار
تا میسوزم به درد و میگریم زار
هوش مصنوعی: وقتی شمعی در دسترس نداریم، بیکار نمی‌نشینم و درد می‌کشم و به خاطر آن غمگین و زار می‌شوم.