گنجور

شمارهٔ ۴۲

دوش آمد و گفت: چند جانت سوزم
وقت است که امشبیت جان افروزم
دردا که هنوز در دهن داشت سخن
خود صبح برآمد و فرو شد روزم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش آمد و گفت: چند جانت سوزم
وقت است که امشبیت جان افروزم
هوش مصنوعی: دیشب کسی آمد و گفت: چند بار تو را می‌سوزانم، اکنون زمان آن است که شب را برایت روشن کنم.
دردا که هنوز در دهن داشت سخن
خود صبح برآمد و فرو شد روزم
هوش مصنوعی: دردا که من هنوز در حال گفتن مسئله‌ام بودم که صبح رسید و روز تمام شد.