گنجور

شمارهٔ ۱۸

ای شب تو طریقِ زلفِ جانان داری
یعنی نتوان گفت که پایان داری
ای صبح مرا جان به لب آمد امشب
آخر نَفَسی بزن اگر جان داری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شب تو طریقِ زلفِ جانان داری
یعنی نتوان گفت که پایان داری
هوش مصنوعی: ای شب، تو چنان غنایتی در زلف محبوب داری که نمی‌توان گفت که زمانی برای پایان‌ یافتن داری.
ای صبح مرا جان به لب آمد امشب
آخر نَفَسی بزن اگر جان داری
هوش مصنوعی: ای صبح! به من جانم نزدیک شده است. امشب آخرین نفسی را بکش اگر هنوز جان داری.