شمارهٔ ۴۲
غنچه که چو پسته لب شود خندانش
از کم عمری بر لبش آمد جانش
چون نیست به جز نیست شدن درمانش
خون میبچکد به درد از پیکانش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غنچه که چو پسته لب شود خندانش
از کم عمری بر لبش آمد جانش
هوش مصنوعی: غنچه که به پختگی و زیبایی پسته میرسد، از سر جوانی و کمسالیاش لبخند بر لب دارد و جانش از شادابی به لبش میآید.
چون نیست به جز نیست شدن درمانش
خون میبچکد به درد از پیکانش
هوش مصنوعی: وقتی که راهی جز از دست رفتن و نیست شدن وجود ندارد، درد و رنج به شدت بر انسان چیره میشود و مانند خون، نشانهای از این آزار از دل و جان او میچکد.