شمارهٔ ۴۰
میریخت گل و ز خاک مفرش میکرد
وز بیم شدن سینه پُر آتش میکرد
دردا که چو بیوفایی عمر بدید
نابرده شبی به روز، شب خوش میکرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میریخت گل و ز خاک مفرش میکرد
وز بیم شدن سینه پُر آتش میکرد
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف زیبایی و شگفتی گلها میپردازد که از خاک برمیخیزند و فضای اطراف را زیبا میکنند. همچنین به احساسات درونی اشاره دارد که از ترس و نگرانی، قلب را آکنده از آتش میکند، نشاندهنده تنش و اضطراب درونی شخص است.
دردا که چو بیوفایی عمر بدید
نابرده شبی به روز، شب خوش میکرد
هوش مصنوعی: افسوس که وقتی عمر بیوفایی را مشاهده کرد، شب را بدون اینکه آزار ببیند به صبح تبدیل کرد.