گنجور

شمارهٔ ۱۰

گل بی سر و پای خویشتن می‌انداخت
خود را به میان انجمن می‌انداخت
از رشک رخت به خاک ره می‌افتاد
پس خاک به دست با دهن می‌انداخت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل بی سر و پای خویشتن می‌انداخت
خود را به میان انجمن می‌انداخت
هوش مصنوعی: گلی که هیچ سر و پای مشخصی ندارد، خود را بی‌پروا و بی‌هیچ ملاحظه‌ای در جمع و جمعیت معرفی می‌کند و در برابر دیگران قرار می‌گیرد.
از رشک رخت به خاک ره می‌افتاد
پس خاک به دست با دهن می‌انداخت
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهره‌ات، دیگران چنان حسرت می‌خوردند که به خاک می‌افتادند و خاک را به دست می‌گرفتند و با دهان به آن می‌مالیدند.