عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۱۹

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>خون شد جگرم بیار جام ای ساقی</p></div>
<div class="m2"><p>کاین کار جهان دم است و دام ای ساقی</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>می ده که گذشت عمر و بگذاشته گیر</p></div>
<div class="m2"><p>روزی دو سه نیز والسلام ای ساقی</p></div></div>

شمارهٔ ۲۰

خون شد جگرم بیار جام ای ساقی
کاین کار جهان دم است و دام ای ساقی
می ده که گذشت عمر و بگذاشته گیر
روزی دو سه نیز والسلام ای ساقی

هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ساقی می‌خواهد که جامی بیاورد تا در دنیای گذرا و پرمشغله‌ای که برایش مهم است، بتواند لذت ببرد. او به گذر عمر اشاره می‌کند و از ساقی تقاضا می‌کند که کمی شراب به او بدهد تا از زندگی لذت ببرد، زیرا زمان بسیار سریع می‌گذرد.

شمارهٔ ۱۸

شمارهٔ ۱۹

هوش مصنوعی: دل من به شدت رنجیده شده است، ای ساقی، جامی بیاور، زیرا این دنیا در حال گذر است و مانند دام است، ای ساقی.

خون شد جگرم بیار جام ای ساقی

کاین کار جهان دم است و دام ای ساقی

هوش مصنوعی: به ساقی بگو که با گذشت عمر و گذر زمان، لحظه‌ای چند نوشیدنی به من بده و بس.

می ده که گذشت عمر و بگذاشته گیر

روزی دو سه نیز والسلام ای ساقی

شمارهٔ ۱۹

اطلاعات

برگردان به زبان ساده