گنجور

شمارهٔ ۹۳

جانا غمِ عشق تو بجان نتوان داد
یک ذرّه به ملک دو جهان نتوان داد
در بادیهٔ عشق تو هردل کافتاد
هرگز دیگر از او نشان نتوان داد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانا غمِ عشق تو بجان نتوان داد
یک ذرّه به ملک دو جهان نتوان داد
هوش مصنوعی: عزیزم، نمی‌توانم حتی ذره‌ای از غم عشق تو را به جانم بقبولانم، زیرا هیچ چیزی در دنیا ارزش مقابله با آن را ندارد.
در بادیهٔ عشق تو هردل کافتاد
هرگز دیگر از او نشان نتوان داد
هوش مصنوعی: در بیابان عشق تو، هر دلی که گرفتار شد، هرگز نمی‌توان نشانه‌ای از آن پیدا کرد.