عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۲۸

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>دل، مست بتی عهدشکن دارم من</p></div>
<div class="m2"><p>با او به یکی بوسه سخن دارم من</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>گفتم: «شکری» گفت که تعجیل مکن</p></div>
<div class="m2"><p>بشنو سخنی که در دهن دارم من</p></div></div>

فانوس خیال » تصویر 3399 - عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۲۸

شمارهٔ ۲۹

دل مست بتی عهدشکن دارم من
با او به یکی بوسه سخن دارم من
گفتم شکری گفت که تعجیل مکن
بشنو سخنی که در دهن دارم من

هوش مصنوعی: شاعر از دل شکسته و عشق خود به معشوقی وفادار ناپایدار می‌گوید. او بیرونی را می‌خواهد که با یک بوسه حرف بزند و در پاسخ به درخواستش، معشوق او را از شتاب و عجله باز می‌دارد و به او وعده‌ی گفتنی مهم را می‌دهد.

شمارهٔ ۲۷

شمارهٔ ۲۸

هوش مصنوعی: من دلی عاشق دارم که به کسی غیرقابل اعتماد دل بسته‌ام و با او تنها با یک بوسه می‌توانم صحبت کنم.

دل، مست بتی عهدشکن دارم من

با او به یکی بوسه سخن دارم من

هوش مصنوعی: گفتم: «متشکرم»، او گفت: «تأخیر نکن، به حرفی که در دلم دارم گوش کن.»

گفتم: «شکری» گفت که تعجیل مکن

بشنو سخنی که در دهن دارم من

شمارهٔ ۲۸

اطلاعات

برگردان به زبان ساده