عطار » مختارنامه » باب سی و ششم: در صفت چشم و ابروی معشوق » شمارهٔ ۱۸

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>گفتم: «کس را روی تو و موی تو نیست</p></div>
<div class="m2"><p>تیر مژه و کمان ابروی تو نیست»</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>چشمش به زبانِ حال گفتا: «از تیر</p></div>
<div class="m2"><p>مگریز که این کمان به بازوی تو نیست»</p></div></div>

منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳

شمارهٔ ۱۹

گفتم کس را روی تو و موی تو نیست
تیر مژه و کمان ابروی تو نیست
چشمش به زبان حال گفتا از تیر
مگریز که این کمان به بازوی تو نیست

شمارهٔ ۱۷

شمارهٔ ۱۸

گفتم: «کس را روی تو و موی تو نیست

تیر مژه و کمان ابروی تو نیست»

چشمش به زبانِ حال گفتا: «از تیر

مگریز که این کمان به بازوی تو نیست»

شمارهٔ ۱۸

اطلاعات