گنجور

شمارهٔ ۹

زلف و رخِ تو که قصدِ جان دارندم
در هر نفسی کار به جان آرندم
از سایهٔ زلفِ تو رخت چون بینم
کز سایه به آفتاب نگذارندم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف و رخِ تو که قصدِ جان دارندم
در هر نفسی کار به جان آرندم
هوش مصنوعی: موها و چهره‌ی تو به قدری جذاب هستند که هر بار وقتی به تو فکر می‌کنم، قلبم را به درد می‌آورند.
از سایهٔ زلفِ تو رخت چون بینم
کز سایه به آفتاب نگذارندم
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و جذابیت زلف‌های تو را می‌بینم، احساس می‌کنم که مثل سایه در آفتاب نمی‌توانم احساس راحتی کنم و همیشه در دل تنگی گرفتارم.