گنجور

شمارهٔ ۱۵

تا دیده بر آن عارضِ گلگون افتاد
چشمم ز سرشک چشمهٔ خون افتاد
هر راز که در پردهٔ دل پنهان بود
باخونِ جگر ز دیده بیرون افتاد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا دیده بر آن عارضِ گلگون افتاد
چشمم ز سرشک چشمهٔ خون افتاد
هوش مصنوعی: زمانی که چشمانم به آن چهرهٔ زیبا و رنگین افتاد، اشک‌هایم به خاطر عشق و احساساتم مانند چشمه‌ای از خون سرازیر شد.
هر راز که در پردهٔ دل پنهان بود
باخونِ جگر ز دیده بیرون افتاد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دل پنهان بود و از درد و رنج درون ناشی می‌شد، بالاخره با اشک و عواطف ریخته شده، آشکار شد.