گنجور

شمارهٔ ۸

دوش آمد و گفت: ای شب و روزت غمِ من
هرگز نشوی تا تو توئی همدمِ من
من خورشیدم تو سایهای بر سرِخاک
تا محو نگردی نشوی محرَمِ من

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش آمد و گفت: ای شب و روزت غمِ من
هرگز نشوی تا تو توئی همدمِ من
هوش مصنوعی: دیشب به من گفت: ای شب و روز، هرگز غم من را فراموش نکن، تا وقتی که تو کنار من هستی.
من خورشیدم تو سایهای بر سرِخاک
تا محو نگردی نشوی محرَمِ من
هوش مصنوعی: من مثل خورشید هستم و تو سایه‌ای بر روی زمین. تا زمانی که تو از بین نروی، نمی‌توانی به من نزدیک شوی و رازی با من به اشتراک بگذاری.