شمارهٔ ۳
دوش آمد و دل ازو کبابی میگشت
تا باده به کف کرد و خرابی میگشت
در سینهٔ جانم فلکی گردان کرد
پس گردِ فلک چو آفتابی میگشت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش آمد و دل ازو کبابی میگشت
تا باده به کف کرد و خرابی میگشت
هوش مصنوعی: دیشب کسی آمد و دل من از شدت احساس آتشین بود. او تا وقتی که جامی از شراب در دست گرفت، حالت نابسامانی در من ایجاد کرد.
در سینهٔ جانم فلکی گردان کرد
پس گردِ فلک چو آفتابی میگشت
هوش مصنوعی: در دل من، حقیقتی بزرگ و شگفتانگیز شکل گرفت، سپس وقتی که به دور آن حقیقت میچرخیدم، مانند خورشید در آسمان روشن و تابناک میشد.