گنجور

شمارهٔ ۳۳

دل تحفهٔ دلنواز نتوان آورد
دل کیست که جان فراز نتوان آورد
خواهی که جمال دوست در چشم آری
دریا به سکرّه باز نتوان آورد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل تحفهٔ دلنواز نتوان آورد
دل کیست که جان فراز نتوان آورد
هوش مصنوعی: دل را نمی‌توان به‌عنوان هدیه‌ای دل‌نشین به دیگران داد؛ چراکه هیچ‌کس نمی‌تواند جان خود را به‌راحتی به کسی بدهد.
خواهی که جمال دوست در چشم آری
دریا به سکرّه باز نتوان آورد
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی زیبایی معشوق را در چشمانت ببینی، نمی‌توانی آن را از دریا به دست آوری، زیرا قدرت چنین کاری فراتر از توان است.