گنجور

شمارهٔ ۶۹

دیرست که در کوی تو دارم گذری
گر وقت آمد به سوی من کُن نظری
ور در خورِ کشتنم مکش دردِ سری
در پای خودم کُش نه به دستِ دگری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیرست که در کوی تو دارم گذری
گر وقت آمد به سوی من کُن نظری
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که من در کوی تو عبور می‌کنم. اگر زمانی به سمت من آمدی، لطفاً نگاهی به من بینداز.
ور در خورِ کشتنم مکش دردِ سری
در پای خودم کُش نه به دستِ دگری
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی مرا از بین ببری، درد و رنجی که در وجودم است را خودم تحمل می‌کنم، نه اینکه به دست کسی دیگر نابود شوم.