گنجور

شمارهٔ ۵

جسمی است هزار چشمه خون زاده درو
جانی است هزاردرد سر داده درو
یک قطرهٔ خون است دل بی سرو پای
صد عالم عشق بر هم افتاده درو

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جسمی است هزار چشمه خون زاده درو
جانی است هزاردرد سر داده درو
هوش مصنوعی: این جسم، مثل خاکی است که هزاران چشمه خون از آن جاری می‌شود و در دل آن، روحی وجود دارد که هزاران درد و رنج را فریاد می‌زند.
یک قطرهٔ خون است دل بی سرو پای
صد عالم عشق بر هم افتاده درو
هوش مصنوعی: دل ظاهراً بی‌نظم و آشفته‌ای است که تمام عشق‌ها و احساسات جهان در آن به هم ریخته‌اند، مانند یک قطره خون که نشانه‌ای از حیات و احساسات عمیق است.