عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۵

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>شوقی که مرا در طلب روی تو خاست</p></div>
<div class="m2"><p>گر برگویم به صد زبان ناید راست</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>گر بنشینی تا به قیامت برِ من</p></div>
<div class="m2"><p>سیرت نتوان دید به چشمی که مراست</p></div></div>

شمارهٔ ۴۶

شوقی که مرا در طلب روی تو خاست
گر برگویم به صد زبان ناید راست
گر بنشینی تا به قیامت بر من
سیرت نتوان دید به چشمی که مراست

هوش مصنوعی: شوق و علاقه‌ام برای دیدن تو به قدری عمیق و قوی است که حتی اگر هزار زبان هم بگویم، نمی‌توانم آن را به درستی بیان کنم. حتی اگر تا قیامت هم در کنارم باشی، هیچ چشمی نمی‌تواند زیبایی‌های درون من را ببیند.

شمارهٔ ۴۴

شمارهٔ ۴۵

هوش مصنوعی: تمایل و عشق شدیدی که در پی دیدن تو در دل من جوانه زد، اگر بخواهم آن را با صد زبان توصیف کنم، هیچ توضیحی قادر نخواهد بود حقیقت آن را بیان کند.

شوقی که مرا در طلب روی تو خاست

گر برگویم به صد زبان ناید راست

هوش مصنوعی: اگر تا قیامت در کنار من بنشینی، هرگز نمی‌توانی با چشمی که من دارم، حقیقت وجود مرا ببینی.

گر بنشینی تا به قیامت برِ من

سیرت نتوان دید به چشمی که مراست

شمارهٔ ۴۵

اطلاعات

برگردان به زبان ساده