گنجور

شمارهٔ ۴

بر دل گرهی بستم و بر جان باری
و افتاد بر آن گره، گره بسیاری
پوشیده نمانَد سرِ مویی کاری
گر باز شود این گرهم یک باری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر دل گرهی بستم و بر جان باری
و افتاد بر آن گره، گره بسیاری
هوش مصنوعی: من بر دل خود گره‌ای زدم و بر جانم باری نهادم، و بر آن گره، گره‌های زیادی بسته شد.
پوشیده نمانَد سرِ مویی کاری
گر باز شود این گرهم یک باری
هوش مصنوعی: اگر حتی سر یک مو هم کاری انجام شود، دیگر نمی‌توان آن را پنهان کرد، حتی اگر فقط یک بار این مسئله برملا شود.