گنجور

شمارهٔ ۶

دردا که دلم سایهٔ اقبال ندید
در حلق به جز حلقهٔ اشکال ندید
خاک دو جهان برُفت و صد باره ببیخت
جز باد هوا بر سر غربال ندید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دردا که دلم سایهٔ اقبال ندید
در حلق به جز حلقهٔ اشکال ندید
هوش مصنوعی: مصیبت این است که دل من هیچ وقت زیر سایهٔ خوشبختی نبوده است و در زندگی، جز دایرهٔ مشکلات و غم‌ها چیزی ندیده‌ام.
خاک دو جهان برُفت و صد باره ببیخت
جز باد هوا بر سر غربال ندید
هوش مصنوعی: تمام خاک و جهانی که وجود داشت، به کلی ناپدید شد و دوباره به وجود نیامد. تنها چیزی که باقی ماند، بادی است که بر روی غربالی می‌وزد و غیر از آن چیزی دیده نمی‌شود.