شمارهٔ ۴۰
گر جان گویم برآمد و حیران شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر جان گویم برآمد و حیران شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
هوش مصنوعی: اگر از جان صحبت کنم، به حالت حیرت میافتم و اگر از دل بگویم، دچار شگفتی و پریشانی میشوم.
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد
هوش مصنوعی: گفتی باید به ناتوانی خود اعتراف کنم، اما من به حدی ناتوان شدهام که دیگر نمیتوان ناتوانتر از من بود.