گنجور

شمارهٔ ۴۰

گر جان گویم برآمد و حیران شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر جان گویم برآمد و حیران شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
هوش مصنوعی: اگر از جان صحبت کنم، به حالت حیرت می‌افتم و اگر از دل بگویم، دچار شگفتی و پریشانی می‌شوم.
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد
هوش مصنوعی: گفتی باید به ناتوانی خود اعتراف کنم، اما من به حدی ناتوان شده‌ام که دیگر نمی‌توان ناتوان‌تر از من بود.