شمارهٔ ۳۲
زان روی که در روی تو چشمم نگریست
از گریهٔ من مردم چشمم بنزیست
جان بر سر آتش است و دل بر سر آب
از بس که دلم بسوخت و چشمم بگریست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان روی که در روی تو چشمم نگریست
از گریهٔ من مردم چشمم بنزیست
هوش مصنوعی: چشمم وقتی به چهرهات نگاه کرد، از شدت گریهام جانم را به لب کشاند و گویی که در چشمم غم به وجود آمد.
جان بر سر آتش است و دل بر سر آب
از بس که دلم بسوخت و چشمم بگریست
هوش مصنوعی: جانم در آتش است و دلم در آب، از بس که قلبم سوخته و چشمانم اشک ریخته است.